حضرت معصومه(س) - حنیفی

حضرت معصومه(س)


مهربانی ، کریمه ای خانم

بانوی بی بدیل ؛ معصومه

التماس قنوت گریه ی من

الدخیل الدخیل معصومه

**

شرف الشمس شهر قم هستی

از تبار و ذراری خورشید

پای دَرست ملائکه حاضر

ای پناه مراجع تقلید

**

صحن بالا سر تو منزل نور

مهبط جبرئیل این صحن است

بال جمله ملائک عرشی

زیر پاهای زائرت پهن است

**

حرم اهل بیت صحن شماست

حرم خانواده ی زهرا

کربلا و مدینه و مشهد

نجف و کاظمین و سامرّا

**

وقت تجدید عهد با زهرا

شهر یثرب اگر نشد قم هست

گره هایم نگفته واشده است

تا قسم به امام هشتم هست

**

گرچه چنگ خزان به جان تو و

جان ایل و تبارت افتاده

پاره پاره ولی نشد هرگز

نامه ای که رضا فرستاده

**

بین این کوچه ها خدا را شکر

محترم مانده گوشواره ی تو

لاأقل هلهله نشد بر پای

چشم گریان و پر ستاره ی تو

**

گرچه خم شد قدت ز فاصله ها

ذبح اطفال را ندیدی تو

حضرت زینب امام رضا

تلّ و گودال را ندیدی تو

**

تشنه ای را که زیر یک دشنه

دست و پا میزند که جان بدهد

حق او نیست شمر با پایش

جسم زخمیش را تکان بدهد

 

محسن حنیفی

امام حسن عسکری(ع)-ولادت - نعمتی


امام حسن عسکری(ع)-ولادت


ره باز کنید، دلبری آمده است

بر شیعه امام دیگری آمده است

در مطلع هشتم ربیع الثانی

میلاد امام عسگری آمده است

*** 

ما دیده به راه دلبری مه روئیم

با بادۀ ناب دیده را می شوئیم

در این شب پر شکوه با هر صلوات

تبریک به صاحب الزمان می گوئیم


قاسمی نعمتی

امام حسن عسکری(ع)-مدح و ولادت - محمود ژولیده

امام حسن عسکری(ع)-مدح و ولادت

 

آن دلبری که بندگی ات را روا نوشت

ما را غلام حلقه به گوش شما نوشت

روز ازل مربی اشراق عاشقی

نام ترا به صفحه ی دلهای ما نوشت

آن خالقی که مهر تورا مُهر سینه ساخت

با لوح دل حدیث تو را آشنا نوشت

با جوهر طلا به شبستان آسمان

وصف تو را به خط جلی کبریا نوشت

با جان و دل ولایت تو خو گرفته است

خلّاق عشق بندگی ات را سزا نوشت

صدها طواف، بی تو نیارزد به ارزنی

چون کعبه را به کوی شما مبتلا نوشت

بعد از خدا کریم ترینی امام من

از بس خدا به دست کریمت ثنا نوشت

آن خالقی که عادت احسان دهد ترا

دل را گدای سامره ی هل اتا نوشت

ما را غلام همت تو آفریده اند

ریزه خوران دولت تو آفریده اند 

ای از کرشمه های تو روی بهار سبز

وز غمزه ی نگاه تو لیل و نهار سبز

تا زیر سایه ی تو کند عشق زندگی

باشد برای شیعه همه روزگار سبز

بی حسن تو بهشت صفایی نمی گرفت

جنات تجری است به آن نو بهار سبز

ای پرچمت به بام نظام جهان سه رنگ

لعل تو سرخ و چهره سپید، اقتدار سبز

این دل ز شرب آب ولای تو زنده است

باشد همیشه دور و بر چشمه سار سبز

از رعد و برق غمزه ی مژگان عاشقت

ابر بهار و عاطفه ی بی قرار سبز

گل می دمد ز مقدم خورشیدی شما

پشت لب فلک ز تو ای گل عذار سبز

بازار سرد منتظران از تو گرم شد

دارد هلال شیعه عجب انتظار سبز

شیعه دگر بهانه به دشمن نمی دهد

با دیدن بقیع دگر تن نمیدهد

تو محور حدیث شریف زعامتی

چشم و چراغ دین و اساس امامتی

احکام اهل بیت به تو می شود درست

در خاندان وحی چه والا اقامتی

روشن ترین چراغ هدایت به دست تست

تو قله ی امامت و دین را علامتی

ای زاده ی خلیل خلیلان بت شکن

در آتش فراق چه برد و سلامتی

هر چند در حصاری و تبعید جای تست

تو مظهر مقاومت و استقامتی

ای در برابر همه ی کفر یک تنه

الحق که مثل فاطمه کوه شهامتی

محراب از نماز تو بالا بلند شد

ای مقتدای سرو چه خوش قد و قامتی

شد خوشه ی طلایی گندم ز گونه ات

ای سفره دار عشق عجب با کرامتی

ای نور تو هماره نگهدار شیعیان

دلسوزی ات امان من النار شیعیان

دست قلم به پای ثنایت نمی رسد

مهر فلک به گرد عبایت نمی رسد

مهر و مه از افاضه ی ذرات نور تست

دست ستاره بر کف پایت نمی رسد

باید سپرد دسن عنان را به دست تو

بی تو کسی به مرز هدایت نمی رسد

آن مدعی که از تو اطاعت نمی کند

دستش تهی است چون به عطایت نمی رسد

حتی اگر امارت عالم شود نصیب

بی حکم تو کسی به کفایت نمی رسد

آب حیات چشمه ی مهر و محبتت

به تشنگان بدون عنایت نمی رسد

تردید در امامت تو هرکه می کند

دستش به ریسمان ولایت نمی رسد

هر کس که بر ولی شما اعتنا نکرد

عهدش به روز عهد و وفایت نمی رسد

مهدی اگر دعا نکند وای بر دلم

دل را اگر صدا نکند وای بر دلم


محمود ژولیده

اشعار مدیحه و ولادت امام حسن عسکری (ع) - استاد سازگار - *12*

اشعار مدیحه و ولادت امام حسن عسکری (ع) - استاد سازگار - *12*




به ادامه مطلب بروید....

ادامه نوشته

اشعار ولادت امام حسن عسکری (ع) - *13*

اشعار ولادت امام حسن عسکری (ع) - *13*




به ادامه مطلب بروید....

ادامه نوشته

میلاد حضرت امام عسکری(ع) - موید

میلاد حضرت امام عسکری(ع)


 باز دل شکسته ام نوای دیگر آورد

پرده ی بهتری زند، نغمه ی خوش تر آورد

لئالی کلام را ز طبع من بر آورد

مگر ثنای عسکری حجت داور آورد

که اگه از مقام او، کسی به جز اله نیست

نسیم درک و عقل را در این حریم راه نیست

عبد خدا که داده حق، خدایی از عبادتش

بسته شده به طوق جان سلسله ی ارادتش

رام شده وحوش هم، به درگه سیادتش

حقیقت غدیر خم، جلوه گر از ولادتش

ولادتش به هشتم ربیع ثانی آمده

جهان پیر را از این مژده، جوانی آمده

به سامرا نظر کن و جلوه ی ذوالکرام بین

قِران مهر و ماه را در این خجسته شام بین

باب امام عصر را فراز دست مام بین

دهم اما را به بر یازدهم امام بین

چشم علی منور از جمال ماه پاره اش

فاطمه کو؟ که بنگرد، بر حسن دوباره اش

نور ولایتش به رخ ردای خلقتش به بر

لوای عصمتش به کف تاج شفاعتش به سر

بر همه هستی اش نظر در همه عالمش گذر

اما هادی اش پدر حضرت مهدی اش پسر

خلایقند چاکرش ملائکند عسکرش

هیچ کسی نمی رود به نا امیدی از درش

رسالت پیمبران تکیه زده به دوش او

درس هدایت بشر زمزمه ی سروش او

وضع جهان و چشم او راز نهان و گوش او

حصار ظلم ظالمان شکسته از خروش او

به دوره ای که معتمد کرد فزون نفاق را

به هم درید سعی او پرده ی اختناق را

بهشت علم پرورد آب و هوای گلشنش

اهل کمال، خوشه چین، ز گوشه های خرمنش

حکیم مانده از سخن، به وقت درس گفتنش

امام عصر تربیت، یافته روی دامنش

نهال عصمتی چنان بر آورد چنین ثمر

درود ما بر آن پدر سلام ما بر این پسر

سلاله ی پیمبر و مبشّر پیام حق

که دیده بس شکنجه تا زنده شود مرام حق

مبیّن اصول دین مفسّر کلام حق

داده به دست مهدی اش رسالت قیام حق

که بعد من امام بر جوامع بشر تویی

مهدی منتقم تویی امام منتظر تویی

رفت یکی ز شیعیان به پیشگاه حضرتش

برای حاجتی ولی اذن نداد خجلتش

امام را ببین که چون داشت خبر ز ذلتش

نخوانده گفت پاسخش نگفته داد حاجتش

ز یک اشاره از کف امام کامیاب شد

به قدر احتیاج او خاک طلای ناب شد

ای جلوات کبریا جلوه گر از جمال تو

کتاب تفسیر تو خود آیتی از کمال تو

من که ز پا نشسته ام به درگه جلال تو

امید رحمتم بود، ز لطف بی زوال تو

«مؤیدم» گدای تو بر آستان مهدی ات

امید آن که خوانی ام ز دوستان مهدی ات


سیدرضا موید

پیامبر اکرم(ص)-مدح و ولادت - رحیمیان

پیامبر اکرم(ص)-مدح و ولادت


ای گل سر سبد طایفه ی آقاها

ای بزرگ همه بی مثل و همتاها

هرکسی دیده تو را مست شد و خانه خراب

تشنه ی دیدن تو میکده ها صهباها

نمک روی تو دیوانه کند مجنون را

کشته و مرده ی رویت همه لیلاها

پیش اعجاز دو چشمان سیاهت آقا

شده بی رنگ حنای همه عیساها

هر که امروز گرفتار نگاهت گردید

نکند وحشتی از بی کسی فرداها

شعبه ی عرش شده از قدم تو دنیا

هر کجا حرف شود از تو بهشت است آنجا

با تو شد روز تر از روز، شب غربت ما

شده نابود غم بی کسی و غربت ما

مثل هر کس که کسی هست میان عالم

شد گدایی درِ خانه تو عادت ما

ما نبودیم اگر که تو نبودی آقا

هست زیر سر تو آمدن و خلقت ما

سنگ خوردی تو که ما خدعه شیطان نخوریم

خون دل خوردن تو گشت همه ثروت ما

گوشه ی کوچکی از چشمه لطفت این است

نوکری تو و اولاد تو شد قسمت ما

ما مسلمان شده ی دختر و داماد توأییم

نسل در نسل همه آدم اولاد توأییم

عقل و هوش همه ی خلق شده حیرانت

به فدای تو و توحید تو و عرفانت

آن قدر عاشق تو هست خدایت آقا

که به قرآن خودش خورد قسم بر جانت

دم به دم مکتب تو حرف جدیدی دارد

همۀ علم خلاصه شده در قرآنت

مرده را گوشه نگاه تو مسیحا سازد

کرده دیوانه مرا معجزه چشمانت

دشمنت هم ز تو جز رحمت و ایثار ندید

خوش به حال دل آن کس که شد از یارانت

در سماوات و زمین و ملک و جن و بشر

ما ندیدیم کسی را ز شما خاکی تر

تو همه دلخوشی روز و شب دنیایی

همه هستند غلام و تو فقط آقایی

پرچم هیچ کس اندازه تو بالا نیست

محشری، بی مثلی، معجزه ای، غوغایی

کار ما هست فقط عشق به تو ورزیدن

کار تو هست فقط دلبری و لیلایی

چه مقامی به تو داده است خدایت آقا

دلخوشی علی و زندگی زهرایی

چه قدر عشق میان تو و زهرایت بود

تو شدی فاطمی و فاطمه شد بابایی

رفتی و قامت زهرای جوان تو خمید

نود و پنج شب از درد به خود می پیچید


محمد حسین رحیمیان

پیامبر اکرم (ص)-صلوات - وفایی


پیامبر اکرم (ص)-صلوات


هرکس که به کف از تو براتی دارد

در روز جزا راه نجاتی دارد

جاری است همیشه نام تو در صلوات

نام تو شنیدن صلواتی دارد

***

ای دوست برای دل براتی بفرست

در ظلمت غم آب حیاتی بفرست

خواهی که خدا بر تو فرستد صلوات

بر احمد و آلش صلواتی بفرست

***

ای دوست اگر حُسن صفاتی داری

گنجینۀ نور و برکاتی داری

مجذوب ولایت علی خواهی شد

هرگاه که ذکر صلواتی داری


سیدهاشم وفایی

امام صادق(ع)-ولادت - سازگار

امام صادق(ع)-ولادت


جشن خدا بـه وسعت دنیا مبـارک است

تکرار عیـد دیگـر «طاهـا» مبـارک است

در لیلـــۀ ولادت پیغمبــــر عظیــــم

میـلاد علـم و دانش و تقوا مبارک است

بـر «باقـرالعلـوم» کـه آیینـۀ خـداست

دیــدار روی حـیِّ تعالـی مبـارک است

عیــدِ ولادتِ ششمیـن حجّــت خــدا

بر احمد و به حیدر و زهرا مبارک است

آییـن مـاست جعفـری از لطـف کبـریا

این عید عید ماست که بر ما مبارک است

ما در پناه عترت و قرآن و احمدیم

زیـر لـوای صــادق آل محمّـدیم

یا باقـرالعلـوم! الهــی امــام علـم

تابید روی دست تو امشب تمام علم

بر این پسر که صادق آل محمّد است

تـا بامـداد روز قیـامت، سـلامِ علم

وقتـی زبان او به سخن باز می‌شود

پر می‌کشد به اوج سماوات، نام علم

بـر سینـ، مقـدس نــورانیَش درود

آن سینه‌ای که آمده بیت‌الحرامِ علم

می‌جوشد از عقیق لبش گوهر کمال

در می‌شود به درج دهانش کلام علم

توحیــد زنــده از سخــن دلربـای او

قــرآن، نیـازمند لــب جــان‌فـزای او

گویـی رسول سر دهد آوای "تفلحوا"

وقتی رسد بـه گوش ز منبر، صدای او

هر کس به پای کرسی درسش کند جلوس

بر بـال جبرییل امیـن اسـت، جای او

جبریل نـه، ملائکه نه، جن و انس نه

بایــد کننــد آل محمّــد ثنــای او

گر شاعری به شأن خدا بوَد گفتمی

بایــد خــدا قصیـده بگوید برای او

مدحش بـه لـوح، بـا قلم وحیِ کبریاست

فرقان و نور و کوثر و تطهیر و «هل اتی»ست

ای جبرییـل، تشنـۀ دریــای نــور تـو

زانــو زدنـد خیـل مـلک در حضـور تو

صدهـا مسیـح سایه‌نشینت در آفتـاب

صدهـا کلیم، پـای برهنـه بـه طـور تو

هر جا سخن ز دانش و تقوا و حکمت است

احسـاس می‌شـود همگـان را ظهور تو

دانـش همیشه سیـر کنـد در مسیر تو

عرفـان همـاره شـور نـوازد بـه شور تو

عیسی مسیح، موسیِ عمران، خلیل، نوح

خـورده شـراب نـور ز جـام طهـور تو

هر چند قدر و مرتبه‌ات را ندیده‌ایم

بیش از ائمه، از تو روایت شنیده‌ایم

فضل و کمـال را سنــدِ معتبــر تویی

نخـل قیـام کـرب و بـلا را ثمـر تویی

دریای شش دُری و سپهرِ شش آفتاب

یا پنج بحرِ فضل و شرف را گهـر تویی

صدیـقِ اکبـرنــد امـامـان مــا همـه

اما بـه صـدق، از همه مشهورتـر تویی

میزان: تو و حساب: تو، حشر و صراط: تو

قاضـی تویی، شفیع تویی، دادگر تویی

مهر تـو، روح در تـنِ پاکِ عبادت است

شب زنـده‌دارهـای خـدا را سحـر تویی

حجّت در این مقام، تمام است بر همه

بی‌مهـر تـو نمـاز، حـرام است بر همه

تــو وارث تمــام علـــوم پیمبــری

قــرآنِ ناطقــی، ولــی‌اللهِ اکبـــری

جز حق که گفته وصف تو را با زبان وحی

از هر چه گفته‌انـد و نگفتنـد برتـری

بـر روی دستِ حجّت حق، باقرالعلوم

قرآنِ ناطـق استی و فرقـان دیگـری

گر جانمـاز بـاز کنی، زین‌‌العابدین

ور سوی ذوالفقار بری دست، حیدری

تو یـک امـام نه، تـو تمـامِ ائمه‌ای

تو چارده جمال خداونـد منظـری

شکر خـدا کـه در کنفِ چـارده ولی

نه مالکی نه شافعی استم، نه حنبلی

ای در کمنـد عـزم تـو لیل و نهـارها

دادی بـه چـار فصـل ولایـت، بهارها

قرآن زده است بوسه به لب‌هات، بارها

دادی بـه علـم بــا نفست، اعتبـارها

نـام خـوشت، قــرار دل بـی‌قـرارهـا

هر جا که نیست پرتو علم تو تیرگی است

روشن ز تـوست چشمِ همه روزگارها

آن گل که رنگ و بوی تواَش نیست در بساط

صد حیف از اینکه آب خورد دورِ خارها

"میثم" که خار توست، به گل ناز می‌کند

تنهـا زبـان بـه مـدح شمـا باز می‌کند


غلامرضاسازگار

پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع)-مدح - لطیفیان

پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع)-مدح

 

لب نگار که باشد رطب حرام بود

زمان واجبمان مستحب حرام بود

فقیه نیستم اما به تجربه دیدم

بدون عشق مناجات شب حرام بود

اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری

به من معالجه ی در مطب حرام بود

برآنکه دشمن اولاد توست نیست عجب

که نطفه اش نسب اندر نسب حرام بود

تو مرد ظرف شناسی و مهِر اولادت

عجم که هست برای عرب حرام بود

تو را در کمال نوشتند یا رسول الله

بزرگ آل نوشتند یا رسول الله

تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند

هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند

تو را به سمت زمین با نسیم آوردند

تو آمدی و ملائک خوش آمدت گفتند

نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست

اگر که قّبه خضرا به گنبدت گفتند

تمام آل عبا «کُلنا محمّد» بود

تو عین نوری و در رفت و آمدت گفتند

اگر چه یک نفری، جمع چهارده نفری

تو را محمّد و آل محمّدت گفتند

شب ولادتت ای یار می کنم خیرات

نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات

برای خُلق تو باید کنند تحسینت

نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت

از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی

نوشته اند از این سو تو را نخستینت

هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است

شدیم کوچه نشینت، شدیم مسکینت

شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات

گدای سفره ی هر سال چهارده سینت

تو آمدی که علی را فقط ببینی و بس

نداده اند به جز دیده ی خدا بینت

یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی

اگر چه خاک نشینی، همیشه بالایی

مرا اویس شدن در هوای تو کافی ست

اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی ست

همین که بوی تو را در مدینه حس کردم

لبم رسید به خاک سرای تو کافی ست

چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش

همین که فاطمه داری برای تو کافی ست

همین که اوّل هر صبح پیش زهرایی

برای روشنی لحظه های تو کافی ست

تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت

اگر علی تو باشد به جای تو کافی ست

قسم به اشهد ان لااله الا الله

تو آمدی که بگویی علی ولی الله

تو آمدی و ترحّم شدند دخترها

چقدر صاحب دختر شدند مادرها

تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت

بدین طریق چه آقا شدند نوکرها

خدای خوب به جای خدای چوب نشست

و با اذان تو بالا گرفت باورها

بگو: مدینه علمی، علی در آن است

بگو: که واجب عینی ست حرمت درها

بریز شیره پیغمبری به کام حسین

که از حسین بیاید علی اکبرها

زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد

حسین منی انا من حسین اکبر شد

هزار حضرت مریم کنیز مادر توست

تو را بس است همین که بتول، دختر توست

به دختران فلان و فلان نیازی نیست

اگر خدیجه والا مقام همسر توست

علی و فاطمه دو رحمت خداوندی

برای عالم دنیا و صبح محشر توست

به یک عروج تو جبریل از نفس افتاد

خبر نداشت که این تازه اوج یک پَر توست

به عرش رفتی و ماندی در آن تقّرب محض

خدا برابر تو یا علی برابر توست

تو با علی جریان ساز شیعه اید، اما

شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست

همیشه شکر چنین نعمتی روی لب ماست

که جعفر بن محمد رئیس مذهب ماست


علی اکبر لطیفیان

امام صادق(ع)-ولادت-رباعیات - وفایی


امام صادق(ع)-ولادت-رباعیات


امشب که شب خجستۀ دلبری است

دل ها ز غم و غصه و ماتم بری است

شاد است دل آل محمد، زیرا

میلاد رئیس مذهب جعفری است

×××

امشب که سرود عشق زیب لب ماست

میلاد رئیس مکتب و مذهب ماست

در این شب و روز غرق نور امید

ذکر صلوات ذکر روز و شب ماست


سیدهاشم وفایی

امام صادق(ع)-ولادت - وفایی

امام صادق(ع)-ولادت


ای شیعه شب نشاط و شور است

لبخند بزن گه سرور است

یک بار دگر مدینۀ عشق

غرق طرب و نشاط و شور است

زین آینه ی شعور و دانش

آئینه ی روشنی ز نور است

از جلوۀ نور علم و تقوا

یثرب به خدا که رشک طور است

گر آمده فصل شور و شادی

گر غم ز دل همه به دور است

احیــاگــر دیــن و مکتب آمد

ای شیعه رئیس مذهب آمد

آمد به همه سرور بخشد

شیدائی و شوق و شور بخشد

یا قامت بردباری و علم

یک جان و دلی صبور بخشد

با پرچم دانش و فضیلت

بر خلق جهان شعور بخشد

تاریکی و غم ز دل زداید

تا آینه ای ز نور بخشد

تا بر همه تشنگان دانش

یک جرعه می طهور بخشد

احیــاگــر دیــن و مکتب آمد

ای شیعه رئیس مذهب آمد

او آینه ی کمال علم است

او جلوه ای از جلال علم است

بر لوحه ی دانش و فضیلت

سر چشمه ی بی زوال علم است

این است شرافتش کز احمد

بر سینه ی او مدال علم است

گر طالب فضل و دانشی تو

او رشته ی اتصال علم است

با نغمه ی یا امام صادق

گر بر سر تو خیال علم است

احیــاگــر دیــن و مکتب آمد

ای شیعه رئیس مذهب آمد

گر عشق ورا به سینه داری

گوهر تو در این خزینه داری

با پرتویی از محبت او

انوار ولا به سینه داری

ای آن که تو را ولایت اوست

یک گوهر بی قرینه داری

گر دست زدی به دامن او

در بحر بلا سفینه داری

ای دوست اگر چنان «وفائی»

شوق سفر مدینه داری

احیــاگــر دیــن و مکتب آمد

ای شیعه رئیس مذهب آمد


سیدهاشم وفایی

امام صادق(ع)-مدح و ولادت - سازگار

امام صادق(ع)-مدح و ولادت


ای صداقت تا قیامت بنده ای از بندگانت

ای کرامت سائلی از سائلان آستانت

ای علوم انبیا و اولیا زیر زبانت

ای اساتید جهان پیوسته مرهون بیانت

ای سلام حق به آباء تو و بر خاندانت

جان جان عالمی جان ها فدای جسم و جانت

کیستی تو کیستی تو، وجه رب العالمینی

نور داور، روی قرآن، روح ایمان، رکن دینی

چشم حق در کل عالم دست حق در آستینی

صادق آل نبی فرزند ختم المرسلینی

هم زعیم راستانی هم امام راستینی

راستی خیزد فروغ راستی از داستانت

علم و دانش با بیان جان فزایت جان گرفته

صدق از نام امام صادقت عنوان گرفته

جن و انست در توسل دست بر دامان گرفته

هر که گیرد دامنت را دامن قرآن گرفته

پیش تر از بودن تو حق ز ما پیمان گرفته

تا بگیرم از تو فرمان، ای به فرمان انس و جانت

ای کمال دین که دین کامل شده در مکتب تو

با خدا هر روز تو، هر لحظه ی تو، هر شب تو

مهر، زانوی ادب بنهاده نزد کوکب تو

عیسی مریم زند گل بوسه بر لعل لب تو

موسی عمران اسیر ذکر یارب یارب تو

انبیاء و اولیا دل داده ی نطق و بیانت

داشتی در سایه ی کرسیّ درست بی شماره

هم مفضّل، هم اَبان، هم ابن نُعمان، هم زُراره

نام تو پاینده تر گردیده بعد از یک هزاره

کلّ دانش از چراغ تابناکت یک شراره

آسمانی ها مطیع حضرتت با یک اشاره

چون زمینی ها گدای صبح و شام آستانت

کیستی تو ای هزاران حاتم طایی فقیرت

روی هر شیخ کبیری جانب طفل صغیرت

مرغ روح روهروان علم تا محشر اسیرت

سربلندان خاکسار و سرفرازان سر به زیرت

اهل دل را می دهد چشم بصیرت، بو بصیرت

ابن حیّان ها مفضّل ها گلی از بوستانت

آسمانی ها زمین بوسان ایوان جلالت

لاله ای چون شیخ طوسی غنچه کرده از نهالت

مجلسی ها پای بند مجلس قال و مقالت

ابن شهر آشوب ها گمگشته ی شهر کمالت

سرکشان با ادعای علم و دانش پایمالت

عالمان دهر محکوم کلاس امتحانت

نخل سر سبز کهنسال امامت کیست جز تو

خالق بخشنده را دست کرامت کیست جز تو

پیش سیل فتنه کوه راست قامت کیست جز تو

اسوه ی ایمان و صبر و استقامت کیست جز تو

صادق آل محمد تا قیامت کیست جز تو

ای صداقت پای بند و دست بوس خاندانت

ای نهان در سینه ی نورانیت دریای غم ها

زخم ها بر سینه ی مجروحت از تیر اِلَم ها

دیده از منصور دون در کثرت پیری ستم ها

عاجزند از وصف غم هایت زبان ها و قلم ها

با وجود آنکه دیدند از تو اعجاز و کرم ها

شعله افکندند از زهر ستم بر جسم و جانت

ای عزیز جان که شد پامال عمری عزت تو

نسل آدم تا ابد مرهون علم و حکمت تو

اشک مهدی ریخته هر شب به روی تربت تو

ای بقیع بی چراغ تو کتاب غربت تو

ای عیان تا صبح محشر درد و رنج و محنت تو

هم ز قبر بی چراغت هم ز قدر بی نشانت

کاش بودم خاک زیر پای زوار بقیعت

کاش بودم زائری در پشت دیوار بقیعت

کاش سوزم چون چراغی در شب تار بقیعت

کاش می گشتم چو مرغی دور گلزار بقیعت

کاش می شد قسمتم هر سال دیدار بقیعت

کاش قلبم بود چاه درد و غم های نهانت

سالها در سینه بودی حبس، درد و سوز و آهت

سال ها می ریخت چون باران خون اشگ از نگاهت

بارها بردند جسم خسته سوی قتلگاهت

گرد ره بنشست بر رخسار زیباتر ز ماهت

نیمه شب آزارها آمد به جان، در بین راهت

رفت از کف بارها و بارها تاب و توانت

بس که دیدی ظلم و بیداد و ستم از خصم غافل

لحظه لحظه آب گشتی سوختی چون شمع محفل

نیمه های شب تو را بردند سوی قصر قاتل

سر برهنه، دست بسته، پای خسته، راه مشکل

بس که با یاد غمت دریای آتش داشت در دل

شعر«میثم» شعله شد سر زد ز قلب شیعیانت


غلامرضاسازگار

امام صادق(ع)-ولادت - رحیمیان

امام صادق(ع)-ولادت


باز دنیا پیاله باران شد

تا خدا پرکشیدن آسان شد

آمد از ره پدر بزرگ رضا

دل ما راهی خراسان شد

کوری چشم دشمنان علی

پسری حیدری نمایان شد

آمد عالیجناب فقه و اصول

روضه ها صاحب سخنران شد

مکتب آسمانیش روزی

بانی انقلاب ایران شد

مو سفید و خمیده قامت شد

تا دل گبر ما مسلمان شد

سخنان فصیح و روشن او

باعث اعتبار انسان شد

هر کجا حرف علم او آمد

دشمن شیعه رفت و پنهان شد

قطره ای از فرات نوشید و

کربلایی شد و پریشان شد

پدرش تا که آب زد به لبش

یاد شش ماهه کرد و گریان شد

حسرت این خبر به دل مانده

صحن تاریک او چراغان شد

در وطن هم غریب و مظلوم است

شهر او پایگاه شیطان شد


محمد حسین رحیمیان

پیامبر اکرم(ص)-ولادت - سازگار

پیامبر اکرم(ص)-ولادت


در ارض و سما جلوۀ توحید، مبارک

ای اهـل ولا اهل ولا، عیـد، مبارک!

بــا چـرخ بگـویید فـرو ریـز ستاره

با مـاه بگوییـد که خورشید مبارک

ای مردم عالم شب میلاد محمد

رویی که درخشید و ندیدید، مبارک

در هفـدهم ماه، مـه چـارده سر زد

یـا نـور خـداوند درخشیـد، مبارک

ای مکـه قدمگـاه پیمبر شدی امشب

ای آمنه تبریک! که مادر شدی امشب

این است که ملکِ دو جهان بسته به مویش

دیده است خدا صورت خود در گل رویش

سرهای نکویان همـه خاکِ کفِ پایش

دریای کمالات، یکـی قطـره ز جویش

پیغامبـران پیشتــر از صبــح ولادت

نوشیده همـه کوثر عرفـان ز سبویش

روید ز جهنم گـلِ " بَـرداً و سـلاماً "

افتد چو در آن قطره‌ای از آب وضویش

هر صبح و مسا بانگ اذان است سرودش

شغل ملک و شغل الهی ست درودش

این نور الهی ست، به سماوات و زمین است

این عبـد ولـی آینــۀ حـی مبیــن است

این است که سرسخت‌ترین دشمن جانش

می‌گفت امین است، امین است، امین است

ایـن جـان گــرامی بــه تـن پـاک نبیین

ایـن روی خـدا در نظـرِ اهــل‌یقین است

چنـدی شـده همسـایۀ مـا خاک نشینان

این است که در عرشِ خدا صدرنشین است

از صبح ازل دست خدا بر سر او بود

جبریل بدان مرتبه خاک درِ او بود

بحری ست که خوبـان دو عالـم دُرِ نابش

نوری ست فروزنده که نور است حجابش

افـواج مـلَک ذرۀ خورشیــد وجـودش

ارواح رُســل، مستمعِ علــمِ کتــابش

گل های بهشتی که پـر از عطـر بهشتند

شستند همـه پیرهـن از بـوی گلابش

ای خلـق جهان! مکتب او را بپـذیرید

والله قسـم وحـیِ الهیست، خطــابش

ادیان همه منسوخ بـه جز مکتب احمد

تا حشر رسول است رسول است محمّد

ای اهل جهان گوش به فرمان محمّد

این پنج کتب آمـده در شـأن محمّد

خواهید که در دامـن بیگانـه نیفتید

آرید همـه دسـت بـه دامـان محمّد

والله قسـم سـوی خداونــد نبـاشد

راهی به جز از عترت و قرآن محمّد

بایـد ز علی مثـل نبـی کرد اطاعت

چون غیر علی نیست کسی جان محمّد

روزی که نبی بود و خدای ازلی بود

والله علی بود و علی بود و علی بود

ای خیـل رسـل بـوده از آغـاز بشیـرت

وی آمــده خـلوتگـه معبـود، سریـرت

در حشر به گلزار جنانش، چه نیاز است

آن کـو نگـرد بـر گـل رخســارِ منیرت

بـر تخـت سلیمـان نبـی نــاز فـروشد

هر کس بنشیند به روی فرشِ حصریت

ما محـو تجـلای تـو هستیـم و ندیدیم

عمری است که جبریلِ امین است اسیرت

از صبح ازل، نخل رسالت به تو بر داد

آییـن تـو تنهـا مـدنیّت بـه بشر داد

تو نوری و توصیف تو در سورۀ نور است

تو خود شجر نوری و دل، وادی طور است

مدح تو عیان است در انجیل و به تورات

قرآن تو فـوق صُحُـف و فـوق زَبور است

زهـرای تـو مرضیه و انسیّـه و حورا

خاکِ قدمِ فضّۀ او سرمـۀ حور است

آییـن تـو، قرآن تـو، دین تو هماره

بر امت تو باعث فخر است و غرور است

سوگنـد بــه ذاتِ احــدِ قـادرِ منان

میلاد تو یک هدیۀ پاک است به انسان

آیینۀ رحمـانی و رحمــان بــه تــو نازد

آرنــدۀ قــرآنی و قـرآن بــه تــو نــازد

عیسـای مسیحا به فلک، مـدح تـو گوید

بـالله قسـم، موسی عمـران بــه تـو نازد

چرخ و فلک و ارض و سما و مه و خورشید

جـن و بشـر و حـوری غلمـان به تو نازد

سوگند به انسان که قسم خورده خدایش

حق است که پیش از همه، انسان به تو نازد

تو جـان علـی هستی و او جـان تو، آری

والله کـه در جسـم علـی، جان به تو نازد

"میثم" به تو نازد که بوَد مدح‌سرایت

ای خواجـۀ عالم! همه عالم به فدایت


غلامرضاسازگار

پیامبر اکرم(ص)-ولادت - قاسمی

پیامبر اکرم(ص)-ولادت


زمین به لرزه در آمد، شکست کنگره ها

رها شدند خلایق ز بند سیطره ها

شبی که آتش آتشکده فروکش کرد

شبی که خاتمه می یافت رقص دایره ها

صدای همهمه ی موبدان زرتشتی

هنوز مانده به گوش تمام شب پره ها

شب ولادت فرخنده ی بهاری سبز

شب وفات زمستان سرد دلهره ها

دوباره نور و طراوت به خانه ها آمد

نسیم آمد و وا شد تمام پنجره ها

جهان به یُمن حضورش، بهشتی از برکات

نثار مقدم پر خیر و برکتش صلوات

ستاره ها به نگاهی شدند سلمانش

منجّمانِ مسلمانِ برق چشمانش

ز انبیاء الهی که رفته تا معراج؟

به غیر از او که ملائک شدند حیرانش

مقام بندگی اش را کسی نمی داند

پیمبران اولوالعزم مات ایمانش

بساط ذکر سماوات را به هم می ریخت

نماز نیمه شب و شور صوت قرآنش

اویس های قرن را ندیده عاشق کرد

تبسّم لبِ داوودیِ  غزل خوانش

شفیع روز جزا گشت و حضرت حق داد

به دست پاک محمّد کلید رضوانش

امیر و قافله سالار کاروانِ  نجات

نثار مقدم پر خیر و برکتش صلوات

مسیح مکّه شد و نبض مرده را جان داد

به مرگ دخترکان قبیله پایان داد

خرافه های عرب را اسیر حکمت کرد

به جای تیغ جهالت، به عشق میدان داد

نماز شکر سپیدارها چه دیدن داشت!

همان شبی که سپیده اذان باران داد

نبی ست پیر خرابات و ساقی اش حیدر

در ابتدا به علی او شراب عرفان داد

تبسّمش به کسی چون بلال عزّت داد

مسیر اصلی دین را نشان انسان داد

چه قدر فاصله مان تا بهشت کمتر شد!

برات مردم ری را به دست سلمان داد

شب تجلّی مهتاب روشن عرصات

نثار مقدم پرخیروبرکتش صلوات

کبوترم نشدم، تا کبوترش باشم

دخیل گنبد سبز و مطّهرش باشم

زمان نداد اجازه که مشق عشق کنم

غلام مسئله آموز منبرش باشم

چه قدر دیر رسیدم سر قرار وصال!

چه شد؟ نخواست که عمّار محضرش باشم

قبول، شیعه ی خوبی نبوده ام اصلاً

نشد که حلقه به گوش برادرش باشم

خدا کند که مرا از قلم نیندازد

بهشت مستِ می جام کوثرش باشم

به حال و روز خودم فکر می کنم، انگار

قرار بوده که گریان دخترش باشم

شب گرفتن حاجت، زیارت عتبات

نثار مقدم پر خیر و برکتش صلوات


وحید قاسمی

پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع)-ولادت - سهرابی

پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع)-ولادت


شدم به صحبت شب های ارغوانی خوش

چنان که چای شد از رنگ زعفرانی خوش

بلای جان منی و خریدمت یک جا

رقیب تا شود از این بلای جانی خوش

ز خویش رفت ز شوق تکلم دلبر

کلیم بس که شد از ذوق «لن ترانی» خوش

دمد ز پیرهن تو هزار یوسف مصر

اگر گسیل کنی یک دو کاروانی خوش

چو پیر شد دو لبش آستان میکده است

کسی که بوده به پیمانه در جوانی خوش

خوشی کجاست به جز عشق بازی ازلی

نگه به صورت احمد فقط به عشق علی

اسیر صادقم و مستمند پیغمبر

به دست جعفرم و پای بند پیغمبر

بریده اند به جسمم قبای غم ها را

نوشته اند دلم را نژند پیغمبر

ز بند بند وجودم فقط علی خیزد

چنان که می رسد از بند بند پیغمبر

ز پای جعفر، دستم نمی شود کوتاه

قسم به قامت و قدّ بلند پیغمبر

شراب فقه ششم را به میل می نوشم

برای بوسه ز لب های قند پیغمبر

مرا به دشت معاصی کسی شکار نکرد

ولی گرفت دلم را کمند پیغمبر

ز مرتضی به نبی و ز مصطفی به علی

پناه می برم امشب به حکم لم یزلی

ستایش دو جهان بهر حضرت صادق

دمیده است فلک چون ز دولت صادق

علی جمال و خدا طینت و  بتول صفات

سرشته اند ملک را ز طلعت صادق

ز چاک پیرهنش صبح محشر است عیان

چه سینه ای است در آن پاک خلعت صادق

امیر معرکه ی روضه های عاشوراست

به هیئت است مقرّ حکومت صادق

ز خاک کرببلا مُهر کرد طاعت را

حسین را بنِگر در ارادت صادق

به یمن معنی احمد ز فیض پیر فلک

ملک به رقص در آمد، دو تا دو تا تک تک


محمد سهرابی

ولادت حضرت امام صادق (ع) - خاکساری

ولادت حضرت امام صادق (ع)

 

غم و غصه دوباره تحریم است

روز میلاد و  روز تکریم است

شب شب و روز عرض تبریک و

لحظات قشنگ تعظیم است

بدهم مژده ای به خسته دلان

عشق آمد زمان ترمیم است

صبح صادق ظهور خواهد کرد

حال و روز زمانه بدخیم است

میرسد آن امام خوبی که

کار و بارش همیشه تعلیم است

سر دبیر مراجع دنیا

و خدایی خدای تحکیم است

 

موسم عشق و شور و شادی شد

جبرئیل باز هم منادی شد

 

آیت الله اعظمی در راه

پادشاه معظمی در راه

حجت الله عالم هستی

 و امام مکرمی در راه

فاطمی طینتی بدون بدل

و علی مجسمی در راه

بندگان خدا هراسی نیست

که ولی مسلمی در راه...

 

باشد و نورش آشکار و جلی ست

جعفر بن محمد بن علی ست

 

مژده بوی بهار می آید

بوی دیدار یار می آید

بوی مولود شهر پیغمبر

بوی زلف نگار می آید

به گمانم که روشنی بخش

همه شب های تار می آید

پسری از سلاله ی زهرا

مایه ی افتخار می آید

صاحب حلم و صبرو فضل علی

وارث ذوالفقار می آید

ششمین پادشاه ملک زمین

ششمین شهسوار می آید

پیر و استاد مکتب شیعه

صاحب اقتدار می آید

سوی ما خاکیان مسافر عرش

چقدر با وقار می آید

سومین نسل پاک صلب حسین

عشق پروردگار می آید

 

ششمین شاه عالمین آمد

نوه ی حضرت حسین  آمد


علیرضاخاکساری

ولادت حضرت رسول (ص) - خاکساری

ولادت حضرت رسول (ص)

بزرگ خاندان

 

شب مستی و شور بسم الله

همه جا غرق نور بسم الله

شده وقت سرور بسم الله

لحظات ظهور  بسم الله

 

آمنه نور دیده ات... تبریک

قدم نورسیده ات... تبریک

 

بچه نه پیر ایل زائیدی

دلبری بی بدیل زائیدی

به دو عالم دلیل زائیدی

به گمانم  خلیل زائیدی

 

خوشبحال شما و عبدالله

چشم بد دور هزار ماشاالله

 

زیر پایش تمام عرش برین

روی دستش تمام ملک زمین

پر قنداقه اش چو حبل متین

اولین مقتدای دین مبین

 

جبرئیل عبد محضرش باشد

دست بر سینه نوکرش باشد

 

او شبیه کتاب مستور است

و خدا خوانده اش که مامور است

پاک مطلق زهر بدی دور است

او سرآغاز چهارده نور است

 

پیر دین پیر علم و عرفان است

نبی الله بزرگ خاندان است

 

احدالناسی یا پیمبر نیست

یا رسول و نبی برتر نیست

وی که با عالمی برابر نیست

جز علی با کسی برادر نیست

 

خوشبحال نبی علی دارد

خوشبحال علی نبی دارد

 

دل و جان داده دلبرش زهراست

دلبرش نه که دخترش زهراست

دخترش نه که مادرش زهراست

یادگاری همسرش زهراست

 

جـای در سینه ی همه دارد

غم ندارد که فاطمه دارد

 

نوه ای میدهد خدا بر او

که به یک غمزه میکند جادو

حیدری صولتی و زهرا رو

وحده لا اله الا هو

 

سفره دار همیشگی خداست

او حسن او کریم آل عباست

 

نوه ای میدهد به او الله

که بگوید سپس نبی الله

اقرا باسم حسین ثارالله

قبره فی قلوب من والاه

 

نوه اش میشود علمدارش

شافع امت گنه کارش

 

نه فقط میل محتشم دارد

شاعر تازه کار هم دارد 

نظری تا بر این قلم دارد

دفتر شعر من چه کم دارد


ورد لب های من محمد شد

یا حمید به حق احمد شد

علیرضاخاکساری

پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع)-ولادت - محمود ژولیده


پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع)-ولادت


دُردی کِش بلای توام یا محمّدا

دیوانه ی ولای توام یا محمّدا

گویند هر که را تو بخواهی بلا دهی

مستانه ی بلای توام یا محمّدا

بیمارم و نگاه تو اعجاز می کند

مبهوت چشم های توام  یا محمّدا

من از ازل در عافیتم زآن که تا ابد

در سایه ی لوای توام یا محمّدا

مولاست بنده ی تو و من بنده ی علی

من، بنده ی خدای توام  یا محمّدا

ای اسم اعظم اسم تو یا احمدا مدد

وی قلب ها طلسمِ تو یا احمدا مدد

ای مکّه از فروغ تو پاینده احمدا

مِهر و قمر ز روی تو رَخشنده احمدا

ای کِسوت خِتام رسالت به راستی

بر قامت رسای تو زیبنده احمدا

کو دایه ای که کامِ تو را مایه ای دهد

بر دایه ات، تو دایه ی بخشنده احمدا

ساطِع شود چو نور ز پیشانی ات، شود…

خورشید از جمال تو شرمنده احمدا

رضوان و حوریان و همه خازِنانِ آن

حیرانِ آن تبسُّمِ تابنده احمدا

گویا نمک ز خنده ی تو آفریده شد

دریا به وجد رفت و نمک زار دیده شد

وقتی سخن ز کشف و کرامات می شود

کَسری تو را گواهِ مقامات می شود

این جا سخن ز خشت و سرشت و بهشت نیست

جنّت یکی تو را، ز کرامات می شود

ای نسلِ تو ستاره ی دنباله دارِ عشق

روشن رَهت ز نورِ علامات می شود

حُبِّ تو را چگونه شود شعله کارگر

آتشکده ز دیدنِ تو مات می شود

ای هادیِ سُبُل، نرود هر که راهِ تو …

بی شک دچار رنجش و طامات می شود

ای سنگِ سخت زیر قدومِ تو نرمِ نرم

دل های ماخَلَق به وجودِ تو گرمِ گرم

ای مایه ی ازل و ابد، آیه ی شَرَف

انسانِ کامل، ای به بشر مایه ی شرف

خورشید جاودانی و بی سایه ای، ولی

افکنده ای به کون و مکان سایه ی شرف

ایمانِ تو، پیمبریِ تو، کتابِ تو

اسلامِ تو بنا شده بر پایه ی شَرَف

اینک پس از گذشتنِ ده ها هزار سال

ایران شد از دعای تو همسایه ی شرف

تو ماندی و، عدوی فرومایه ات، نمانْد

ای تا اَبَد ولای تو سرمایه ی شرف

عالم ز تو تصرّفِ هستی گرفته است

دل ها ز تو تشرّفِ مستی گرفته است

در شعرِ عشق و عقل، امیرِ غزل تویی

در خُلق و خوی و عاطفه، حُسنِ اَزَل تویی

دیباچه ی امانت و دیوان عاشقی

تأویلِ حمد و آیه ی بیت الغزل تویی

در وحدتِ کلام، اگر لم یَلِد خداست

در محور معانی آن، لم یَزل تویی

غارِ حَراسْت میکده ی حق شناسی ات

در خانه ی ولای علی، مُعتزَل تویی

چونکه دلت سِرشتْ خدا، بر گِلت نوشت

زیبا تویی، جمیل تویی و گُزَل تویی

کامل ترین محبّتِ ما نذرِ مقدمت

جان و جهان و باغِ جنان بذرِ مقدمت

حقِّ تو را به شیوه ی عاشق ادا کنیم

دِین تو را به رسمِ شقایق ادا کنیم

اُمُّ القُری به یُمنِ تو مَهدِ تشیُّع است

حقِّ تو را به حضرت صادق ادا کنیم

ای عقلِ کُل، سلوک، چو زاهِق نمی کنیم

سِیرِ تو با مُلازمِ لاحِق ادا کنیم

در معرکه چو امر تو دائر شود به حَرب

تکلیف را به کُشتن فاسِق ادا کنیم

با دشمنان برائتِ دل را وفور کن

تا دِین خود به نعمتِ رازق ادا کنیم

در بندگی اگر صَنَما، لایقت شویم

در شیعگی شهیدِ رهِ صادقت شویم


محمود ژولیده

پیامبر اکرم(ص)-ولادت - نظری

پیامبر اکرم(ص)-ولادت


ای مفتخر خدای ز خلق جمال تو

دیده خدا کمال خودش در کمال تو

تو لایق صفات خدایی بدون شک

از این صفات هر چه که داری حلال تو


مهدی نظری


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

پیامبر اکرم(ص)-ولادت - سازگار

پیامبر اکرم(ص)-ولادت


میلاد احمد عید خداونـدِ سرمد است

عالم ز مقدمش همه خلدِ مخلّد است

از ربِّ کعبه در حـرم کعبه حکم شد

بت‌ها ادب کنید که میلاد احمد است


غلامرضا سازگار


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

پیامبر اکرم(ص)-ولادت

پیامبر اکرم(ص)-ولادت


گاهی غزل بخوانم و گاهی غزل شوم

گاهی به تکه پاره ای از دل بدل شوم

گاهی که صحبت از لب لعل تو می کنم

انگار که تعارف جامی عسل شوم


محمود ژولیده


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

حضرت رسول(ص)-مدح - قاسمی

حضرت رسول(ص)-مدح


تیغ ابرویت غزل را در خطر انداخته

پیش پایت از تغزل بسكه سر انداخته

 مرد این میدان جنگ نابرابر نیستم

تیر مژگانت ز دست دل سپر انداخته

وحید قاسمی


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

اشعار ولادت پیغمبر (ص) و امام صادق(ع) از استاد سازگار

اشعار ولادت پیغمبر (ص) و امام صادق(ع) از استاد سازگار

به ادامه مطلب بروید ....
 

ادامه نوشته

امام زمان(عج)-تاجگذاری - مربوبی

امام زمان(عج)-تاجگذاری

 

فوج مَلک دور و برش دارد نگارم

یک آسمان زیر پرش دارد نگارم

باید تمام عرشیان چاوُش بخوانند

تاج ولایت بر سرش دارد نگارم


محمود مربوبی


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

امام حسن عسکری(ع)-مدح و مرثیه - سازگار

امام حسن عسکری(ع)-مدح و مرثیه


ای مسجد الحرام، حرم سامرای تو

بیت الولای دل، حرم با صفای تو

قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو

روح ملک کبوتر صحن و سرای تو

آیینه ی جمال خداوند سرمدی

فرزند پاک چار علی سه محمدی


غلامرضاسازگار


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

امام حسن مجتبی(ع)-شهادت - سازگار

امام حسن مجتبی(ع)-شهادت


صفر تمام شد و طی نشـد عزای حسن

هزار حیف که شد زهر کین جزای حسن

بـه غربتش چـه بگویـم، رسـول اکـرم گفت

که ماهیان همه گرینـد از بـرای حسن

غلامرضاسازگار



به ادامه مطلب بروید ....

ادامه نوشته

اشعار رحلت پیامبر اکرم(ص) ازاستادسازگار *10*

ادامه نوشته

امام حسن(ع)-مدح - شکریان همدانی

امام حسن(ع)-مدح

 

از آسمان نگاهت وقار می ریزد

ز پلک پاک تو صبح بهار می ریزد

برای گریه برایت اجازه می خواهم

به چشم ما تو بگویی ببار می ریزد


مجتبی شکریان همدانی


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

امام حسن مجتبی (ع)  دوشنبه بعدازظهر  - خاکساری

امام حسن مجتبی (ع)

دوشنبه بعدازظهر

 

سینه ام کلبه ی غم و غصه

حال و روزم همیشه بارانی

تک و تنها میان حجره ی خود

مانده ام بادل پریشانی


علیرضاخاکساری



بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

حضرت رسول اکرم (ص) - علیرضاخاکساری

حضرت رسول اکرم (ص)

 

حس میکنم رفتار تو تغییر کرده

این روزها کردار تو تغییر کرده

هم صبح و ظهر و هم سرشب دیدن من

می آیی و گفتار تو تغییر کرده


علیرضاخاکساری



بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

امام حسن مجتبی(ع)-شهادت - عباسپور

امام حسن مجتبی(ع)-شهادت


بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند

روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند

مردم این شهرِ در ظاهر مسلمان، عاقبت

با صدای سکه دست از دینشان برداشتند

حسین عباسپور


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

امام حسن(ع)-شهادت - یوسف رحیمی

امام حسن(ع)-شهادت


تا بوده و هست درد و غم باشد، آه!

داغی به دل اهل کرم باشد، آه!

ای شهر مدینه! بی وفایی تا کی؟

کی دیده «کریم» بی حرم باشد، آه!


یوسف رحیمی

امام حسن مجتبی(ع)-شهادت - سازگار

امام حسن مجتبی(ع)-شهادت


نیست کس غیر از خدا آگاه از سوز نهانم

خون دل هایی که خوردم ریخت بیرون از دهانم

زهر نانوشیده قلبم بود مثل لاله پرپر

بس که آمد بر جگر از دوستان زخم زبانم


غلامرضاسازگار


بقیه شعر در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

امام زمان(عج)-مناجات محرمی-پیشواز محرم - نعمتي

امام زمان(عج)-مناجات محرمی-پیشواز محرم


این من و هجر تو و حال به هم ریخته ام

رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام

منم آن عاشق جامانده ی روز عرفه

سر به زیرم سر اعمال به هم ریخته ام
قاسم نعمتي


http://up.behtarin.com/uploads/b5024770ee1.gif

ادامه نوشته

رباعي حضرت مسلم - حق پرست


رباعی حضرت مسلم (ع)


فلک نالد به آه سردم امشب

میان کوچه ها می گردم امشب

میا کوفه حسین من که اینجا

فقط طوعه شده همدردم امشب

یوسف حق پرست(غریب)

شعر حضرت مسلم - حق پرست (غريب)

حضرت مسلم(ع)

میا کوفه میا کوفه که اینجا وادی درد است

میا کوفه میا کوفه که اینجا خالی از مرد است

میا کوفه میا کوفه که بر اشک تو می خندند

که اینجا آب دریا را به طفلان تو می بندند


یوسف حق پرست(غریب)


http://up.behtarin.com/uploads/b5024770ee1.gif

ادامه نوشته

مثنوی - امام حسين (ع)- حق پرست


مثنوی - امام حسين (ع)


السلام ای زادۀ ختم رسول

السلام ای جان زهرای بتول
السلام ای شاه شاهان زمین
آسمانها درعزای تو غمین

يوسف حق پرست (غريب )

http://up.behtarin.com/uploads/b5024770ee1.gif

ادامه نوشته

مثنوي ورود به كربلا - حق پرست

مثنوی ورورديه كربلا


من حسین بن علیم کربلا
شیعیان را من ولیم کربلا
هستی زهرا و جان حیدرم
من شفیع امت پیغمبرم
يوسف حق پرست(غريب)

http://up.behtarin.com/uploads/b5024770ee1.gif

ادامه نوشته

استقبال ازمحرم - باقريان

استقبال از محرم


آماده ام؛ برای دلم غم بیاورید

داغی به وسعت همه عالم بیاورید

با روضه های باز، مرا خون جگر کنید

یا چند صفحه از کتاب مُقرّم بیاورید
رضاباقريان

http://up.behtarin.com/uploads/b5024770ee1.gif

ادامه نوشته

امام حسين (ع) - مناجات - حيدر توكلي

امام حسين (ع) - مناجات


الا خورشيد عالمتاب ،ارباب

قرار هر دل بي‌تاب، ارباب


نه تنها من که ديدم آفرينش

تو را مي‌خواندت ارباب، ارباب
حيدر توكلي
http://up.behtarin.com/uploads/b5024770ee1.gif

ادامه نوشته

امام حسین(ع)-مناجات ورود به محرم - لطفي

امام حسین(ع)-مناجات ورود به محرم


داغت اگر نبود دو عالم نداشتیم

 چیزى نداشتیم اگر این غم نداشتیم

امشب براى مادرمان هم دعا كنیم

 بي شیر او دو چشمه ى زمزم نداشتیم


حسن لطفي


http://up.behtarin.com/uploads/b5024770ee1.gif
 

ادامه نوشته

شعر امیرالمومنین علیه السلام ......احدزاده

مناجات با حضرت امير (ع)

جان مي دهم به پاي تو مولا به عشق تو
رو مي كنم به عالم بالا به عشق تو
از فيض مرتضويت زنده مي شوند
صدها هزار مسيحا به عشق تو


مجيداحدزاده

برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...
ادامه نوشته

شعر امیرالمومنین علیه السلام ......احدزاده

مدح امیرالمومنین علی علیه السلام
وقتی  خدا گل ما را درست کرد
ما را برای حضرت مولا درست کرد
بر خاک مرتضی که آبی ز اشک ریخت
ازآن محب حضرت زهرا درست کرد


مجید احدزاده
برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...
 

ادامه نوشته

حضرت علي (ع) - عبدالكريمي

حضرت علي (ع)

در هیاهوی ملک صحن تو دیدن دارد

شربتی آب در این کعبه چشیدن دارد

با اذان حرمت اشک چکیدن دارد

هم علی هم ولی الله اش شنیدن دارد

ای خدا حب علی اهل تمنا را بس

از دو دنیای تو ایوان نجف ما را بس


مهدي عبدالكريمي


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

عيد غدير - محمود ژوليده

امیرالمومنین(ع)-مدح و عید غدیر


دلی که عارف بالله می شود ای دل

ملازم ولی الله می شود ای دل

دلی بدون علی امتحان نمی گردد

دلی که شک کند از شیعیان نمی گردد


محمد ژوليده


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

عيد غدير - سازگار

عيد غدير
دیر گوش‌هـا بـاز کـه امروز هزاران خبر است
خبری خوب‌‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر است
صـف ببندیـد کـه هنگـام نماز روح است
در گشایید که جبریل امین پشت در است

غلامرضاسازگار

برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

عيد غدير - سازگار

عید غدیر
ز مصر نور به کنعان دل بشیر آمد
هلا تمامی پیغمبران! غدیر آمد
به گوش جان علی‌دوستان چو آیۀ وحی
بشارت از طرف داورِ قدیر آمد
علی که نفْس رسول است بر رسول خدا
وزیر بود که بار دگر وزیر آمد

غلامرضاسازگار

برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

بحر طویل عید غدیر و مدح امیرالمومنین(ع) - سازگار

بحر طویل عید غدیر و مدح امیرالمومنین(ع)


 ساقی از خمّ ولایم بچشان باده که امشب به تولای علی مست شوم، بی خبر از هست شوم، عاشق یکدست شوم، سر بکشم، پر بکشم، حلقه ی اقبال زنم، از قفس خاکی تن بال زنم، لب به سخن باز کنم، خوانم و پرواز کنم، گویم و اعجاز کنم، بر دو جهان ناز کنم، مدح علی بر همه آغاز کنم، هان منم و عشق امیرم، به همین عشق اسیرم، که کشد سوی غدیرم، روم و دامن دلدار بگیرم، نگهی افکند آنگونه که صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم، چه غدیری، چه امیری، چه بشیری، چه مه و مهر منیری، چه قیامی، چه پیامی، چه امامی، چه مقامی، همه جا بحر عنایت، همه جا نور لایت، شده از خالق معبود روایت، که بود عید ولایت، ملک و حور و پری، ارض و سما، کوه و چمن، دشت و دمن، ریگ و حجر، نخل و شجر، جنّ و بشر، یکسره کوشند مگر تا شنوند، از دو لب ختم رُسل، فخر سُبل، هادی کل، مدح علی شیر خدا را

ادامه نوشته

شعر غدير - حضرت علي (ع)- سازگار

امیرالمومنین(ع)-مدح

 

ای به خلق از خلق اولیٰ یا امیرالمؤمنین

وی به جن و انس مولا یا امیرالمؤمنین

خلق بی‌تو قطرۀ از هم جدا افتاده‌اند

با تو می‌گردند دریا یا امیرالمؤمنین


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

شعر غدير - حضرت علي (ع)- سازگار


امام علی(ع)-غدیر


عیـد همـه اعیـاد خـدا عیـد غدیـر است

عیدی است که پیغمبـر اسـلام بشیر است

عیدی که در آن عمر خطیر است خطیر است

عیدی است که حیدر به همه خلق امیر است

عیدی است که از سوی خدا بهر محمّد

گـل واژۀ «اَکـمَلتُ لکُـم دینُکُـم» آمــد

غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

شعر غدير - حضرت علي (ع)- سازگار

امام علی(ع)-عید غدیر


امروز روز عیـد خداونـد کبــریاست

عید فرشتگــان خـدا عیـد انبیاست

عید محمّد عید علی عید فاطمه

عید ائمه، عیـد امـم، عید اولیـاست


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

شعر عيد سعيد فطر - سازگار


امام علی(ع)-عید غدیر


گوش‌هـا بـاز کـه امروز هزاران خبر است

خبری خوب‌‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر است

صـف ببندیـد کـه هنگـام نماز روح است

در گشایید که جبریل امین پشت در است


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

شعر غدير - حضرت علي (ع)- سازگار


امام علی(ع)-عید غدیر


ز مصر نور به کنعان دل بشیر آمد

هلا تمامی پیغمبران! غدیر آمد

به گوش جان علی‌دوستان چو آیۀ وحی

بشارت از طرف داورِ قدیر آمد


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

اشعار به مناسبت عيد سعيد غدير ، بخش سوم *10*

اشعار به مناسبت عيد سعيد غدير ، بخش سوم *10*

ادامه نوشته

اشعار به مناسبت عيد سعيد غدير ، بخش دوم *16*

اشعار به مناسبت عيد سعيد غدير ، بخش دوم *16*

ادامه نوشته

اشعار به مناسبت عيد سعيد غدير ، بخش اول *8*

اشعار به مناسبت عيد سعيد غدير ، بخش اول *8*

ادامه نوشته

حضرت علي (ع) - غدير - خاكساري

حضرت علي (ع) - غدير


شعر من از کرم اوست که ارزش دارد

عرش حق از قدم اوست که ارزش دارد

هیئت ام با علم اوست که ارزش دارد

خادمی حرم اوست که ارزش دارد


عليرضاخاكساري


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ولادت امام هادي (ع) - سازگار

 ولادت حضرت هادی علیه السلام
خیزیــد و ببینیـــد تجــلای خـــدا را   در بیت ولا مشعـــل انـوار هـدا را 
آن عبـــد خــدا وجهـــۀ معبود نما را   رخسار علـی بن جـواد بن رضا را
در نیمـــه ذیحجـه نـــدا داد منـادی
تبریک که آمدبه جهان حضرت هادی


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ولادت امام هادي (ع) - سازگار

ولادت امام هادي (ع)

امشب بشیـر از جانب حی تعالی آمده

 

گوید که یاسینی دگر از صلب طاها آمده

 

یــا کوثــری از دامــن ام‌ابیهــا آمده

 

چـارم علـی در مجمع اولاد زهرا آمده

 

از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده

 

نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ولادت امام هادي (ع) - سازگار

ولادت امام هادي (ع)


الا ولایت تـو خلق را تمام هدایت 

بـه جمله جملۀ گفتار تو پیام هدایت 
ائمه‌اند هدایتگر و تـو در همه هادی 
از آن بلند زنام تـو گشته نام هدایت

غلامرضاسازگار

برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

مدح - ولادت امام باقر (ع) - خاكساري

مدح - ولادت امام باقر (ع)


ذوق و شوق و طراوت ام با تو

رونق شعر هیئت ام با تو

هرچه باشد من از تو میگویم

سربلندی و عزت ام با تو


عليرضا خاكساري


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

اشعار ولادت حضرت امام هادي (ع) - *6*

اشعار ولادت حضرت امام هادي (ع) - *6*

ادامه نوشته

مناحات عرفه - سيدهاشم وفايي


عرفه


عـرفـه آمــده و بـاز صـدایم کردی

میهمـان حـرمِ  جود و سخـایم کردی

فرصت دیگری آمـد که مـرا عفو کنی

تا ببخشی گنهـم را تو صدایم کردی
سيدهاشم وفايي

برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام زمان(عج)-مناجات عرفه - سازگار

امام زمان(عج)-مناجات عرفه


ز سرشک دیده خاکِ عرفات را بشویم

به منا و یا به مشعر به کجا تو را بجویم؟

تو اگر به من‌کنی پشت، چه ‌کسی به من ‌کند رو؟

من اگر به تو نگویم به که درد خود بگویم؟


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام زمان(عج)-مناجات عرفه - محمودژوليده

امام زمان(عج)-مناجات عرفه


قربان چشم یار که مانده به راه من

از دور هم به سوی تو باشد نگاه من

من از قرارگاه شب قدر آمدم

یعنی غروب مُزدلفه شد پناه من

محمودژوليده


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام زمان(عج)-مناجات عرفه - رحيمي

امام زمان(عج)-مناجات عرفه


تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره

دلم هوایی می شه و بونۀ آقا می گیره

این روزایی كه دم به دم غریبی رو حس می كنم

با گریه یاد غربت عزیز نرگس می كنم
يوسف رحيمي

برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

حضرت مسلم (ع) - شهادت - سعيد خرازي

حضرت مسلم (ع) - شهادت

ز راه آمده از خانه یِ خدا برگرد

اگر خودم به تو گفتم بیا٬ نیا برگرد

 

تو را به حیدر کرار بگذر از کوفه

برای خاطر خیرالنساء بیا برگرد


سعيد خرازي


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

حضرت مسلم (ع)  - لطيفيان

حضرت مسلم ابن عقيل (ع)

بنویسید مرا یار اباعبدالله

اولین بنده ي دربار اباعبدالله

منتظر مانده دیدار اباعبدالله

من کجا و سر بازار اباعبدالله

تا خدا هست خریدار اباعبدالله


علي اكبر لطيفيان


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

در مدح و مصیبت امام باقر - سازگار

در مدح و مصیبت امام باقر

 

 

ای جان‌جهان امام باقر                وی قبلۀ جان امام باقر

 

وی کهف امان امام باقر               وی فوق بیان امام باقر

 

وی نور عیان امام باقر    مولای زمان امام باقر


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام باقر - مدح شهادت - خاکساری

امام باقر - مدح شهادت


بس که میان اهل مدینه زبان زدی

ماندم حسینی یا حسنی یا محمدی

یابن علی چندم این خانواده ای

یا نه علی عالی اعلای سرمدی ؟؟


علیرضاخاکساری


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

مدح و شهادت امام باقر(ع) - سازگار

امام باقر(ع)-مدح و شهادت


ای به سینه ات پنهان گنج های قرآنی

علم را شکافنده با کلام نورانی

مظهر جمال حق در لباس انسانی

صد چو بو علی پیشت کودک دبستانی

هم سپهر را محور هم وجود را بانی

کنیه ات ابا جعفر خود محمّد ثانی


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

اشعار شهادت امام باقر (ع) - بخش 2 - *9*

اشعار شهادت امام باقر(ع) بخش دوم *9*
ادامه نوشته

اشعار شهادت امام باقر (ع) - بخش 1 - *8*

اشعار شهادت امام باقر(ع) بخش اول *8*
ادامه نوشته

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - سازگار

                                  ازدواج حضرت زهرا(س) و علی(ع)


به بزم انبیا امشب نشاط دیگری پیداست، می‌بینم گل لبخند شادی بر لب آدم، تو گویی با ادب بستند صف، پیغمبران از نوح و ابراهیم و اسحاق و کلیم الله و روح‌الله و یعقوب و جناب یوسف و داود و فرزندش سلیمان در کف هر یک گلی از آیه‌های نور و آوای مبارک بادشان بر لب که ای مولا مبارک باد بر قد رسایت خلعت شادی و اوج تخت دامادی، مبارک باد ای جان محمّد وصل زهرایت، چه نیکو همسری بخشیده ذات حقتعالایت، که باشد روح پاک و بضعه پیغمبر اکرم.


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - سازگار

ازدواج حضرت زهرا(س) و علی(ع)


امشب شب سرور خدا و پیمبر است

 امشب به جمع حور و ملک شور دیگر است

 امشب فرشتگان همه سرمست و پای کوب

 جبریل هم چو گل پر و بالش معطر است


غلامرضاسازگار


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - انساني


ازدواج حضرت زهرا(س) و علی(ع(

 

امشب خدا لطف نهان خود هویدا می کند

امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا می کند

امشب دو تا را جفت هم، از صنع یکتا می کند

یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا می کند


علي انساني


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - وفايي

ازدواج حضرت زهرا(س) و علی(ع)

 

جلوه خورشید و روی ماه و اختر دیدنی است

 رقص نور کهکشان ها بار دیگر دیدنی است

در میان آسمان رنگین کمانی بسته عشق

 جلوه نورانی خورشید انور دیدنی است


سيدهاشم وفايي


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - لطيفيان

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)


از عرش فرشته ها اگر می آیند

به جشنِ دلِ پیامبر می آیند 

زهراست عروس و شاه داماد علی

این دو چقدر به یکدگر می آیند!


علي اكبر لطيفيان

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - قاسمي

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)


فضای شهر مدینه دوباره روحانی ست

نماز پنجره هایش چقدر عرفانی ست

مگر چه عید بزرگی رسیده که امشب

در آسمان و فلک جشن نور افشانی ست


وحيد قاسمي



برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - اصلاني

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)


هوای سینه ی دنیا چو عرش اعلا بود

و نور عشق میان زمین و بالا بود

مدیحه خوانی داوود می رسد امشب

در این شبی که شفق هم نوای دریا بود


مسعود اصلاني

ادامه نوشته

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - صرافان

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)


آسمان می خواند امشب قدسیان دف می زنند

حوریان کِل می کشند و خاکیان کف می زنند

شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟

تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟


قاسم صرافان


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

ازدواج حضرت زهرا(س( س) حضرت علي(ع) - مهدي رحيمي

ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع)


دست خدا چو دست به سوی خدا گرفت

در اصلْ مصطفی ز علی اذن را گرفت

دیدند خواستگار علی بود ظاهراً

یک روح بود عشق ولی در دو تا بدن


مهدي رحيمي



برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد (ع) - شهادت -  حسن كردي

امام جواد (ع) - شهادت


چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد

دست و پا می زنی و در به رویت می بندد


سر و کار جگرت تا که به زهرش افتاد

نقل شادی عوض مرهم زخمت می داد


حسن كردي


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد (ع) - شهادت - قاسمي


امام جواد(ع)-شهادت


تشنه ی آب و عاطفه هستی

از نگاهت فرات می ریزد

از صدایِ گرفته ات پیداست

عطش از ناله هات می ریزد


وحيدقاسمي


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد (ع) - شهادت - لطيفيان

امام جواد(ع)-شهادت


ناله وا جگر نزن اینقدر

جگرت را شرر نزن اینقدر

با صدای نفس نفس زدنت

پشت در بال و پر نزن اینقدر


علي اكبرلطيفيان


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد - مناجات - شهادت - سازگار

امام جواد(ع)-مناجات و شهادت


بنده ام بنده ی ولای توام

عاشق صحن با صفای توام

تو جوادی و من گدای توام

یا جواد الائمه ادركنی

غلامرضاسازگار

برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد (ع) - شهادت - وفايي

امام جواد(ع)-شهادت


شب نشینان فلک چشم ترش را دیدند

همه شب راز و نیاز سحرش را دیدند

تاخدا سیر و سفر داشت همه شب وز اشک

غرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند


سيدهاشم وفايي


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد (ع) - شهادت - محمودژوليده

امام جواد(ع)-شهادت


خواهر نداشتم که پرستاری ام کند

مادر نداشتم که مرا یاری ام کند

این بی كسی خلاصه به بی مادری نشد

بابا نبود رفع گرفتاری ام کند
محمودژوليده


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد(ع)-شهادت - رحيمي

امام جواد(ع)-شهادت


دل من را چه مبتلا کرده

جلوه هایی که دم به دم داری

حضرت عشق! حضرت باران!

در دل خسته ام حرم داری


يوسف رحيمي


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد (ع) - شهادت - زمانيان

امام جواد(ع)-شهادت


قدمش ناگهان شتاب گرفت

طرفش رفت و ظرف آب گرفت

آب را بر روی زمین تا ریخت

در همان لحظه قلب زهرا ریخت

علي زمانيان

برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

غزل مرثیه امام جواد(ع) - رضارسولی

غزل مرثیه امام جواد(ع)


سیه پوش غم تو جان و تن شد


زداغت هر دلی غرق محن شد


بمیرم قاتلت شد همسر تو


غریبی توهم مثل حسن شد


رضارسولی


برای ملاحظه متن کامل شعر به ادامه مطلب برويد...

ادامه نوشته

امام جواد(ع)- مدح و شهادت - سازگار

امام جواد(ع)-مدح


الا کرم ز تو مشهور یا امام جواد

کلام توست همه نور یا امام جواد

ائمه‌اند جواد و توئی جواد همه

که گشته جود تو مشهور یا امام جواد


غلامرضاسازگار


به ادامه مطلب برويد

ادامه نوشته

امام جواد(ع)- مدح و شهادت - سازگار

امام جواد(ع)-مدح و مناجات و شهادت


ای کرامت سائل صحن و سرایت یا جواد

ای سلامت جود بر جود و عطایت یا جواد

ای که بارد جود از دست گدایت یا جواد

ای صفای دل حریم با صفایت یا جواد

ای دوای دردمندان خاک پایت یا جواد

دوست و دشمن کند مدح و ثنایت یا جواد


غلامرضاسازگار


به ادامه مطلب برويد

ادامه نوشته

امام جواد(ع)- مدح و شهادت - موید

امام جواد(ع)-مناجات


خون شد از غم دلِ خدا جویم

درد بسیار و نیست دارویم

می فشانم سرشك و می گویم

یا جواد الائمه ادركنی


سیدرضاموید


به ادامه مطلب برويد

ادامه نوشته

امام جواد(ع)- مدح و شهادت - سازگار

امام جواد(ع)-مدح و شهادت


ای باب حاجت همه ای قبلۀ مراد

نور الهُدی، ولیِّ خدا، سید العِباد

خیرالامم، محیط کرم، آسمان جود

ابن الرضا، امام نهم، حضرت جواد

باب عطا و مظهر جود خدا تویی

 مولا تویی، امام تویی، مقتدا تویی


غلامرضاسازگار


به ادامه مطلب برويد

ادامه نوشته

امام جواد(ع)-شهادت - ناظمی

امام جواد(ع)-شهادت


دارد از آه پر از درد خبر می ریزد

لخته لخته وسط حجره جگر می ریزد

آنقدر روی زمین جای پر از زخمی است

آسمان نذر غمش یک دهه پر می ریزد


علی ناظمی


به ادامه مطلب برويد

ادامه نوشته

امام جواد(ع)-شهادت - باقریان

امام جواد(ع)-شهادت


قاتلت آشناست واویلا

همسرت بی وفاست واویلا

بدنت تیر می کشد، یعنی

مرگ بهرت شفاست واویلا


رضاباقریان


به ادامه مطلب برويد
ادامه نوشته