اربعین حسینی - حضرت زینب - سازگار
یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال
هر لحظهاش گذشته به زینب هزارسال
تو روی خاک بودی و میزد چهل عروج
مرغ دلم بـه جـانب گـودال، بـالبـال
غلامرضاسازگار
بقیه شعر در ادامه مطلب...
یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال
هر لحظهاش گذشته به زینب هزارسال
تو روی خاک بودی و میزد چهل عروج
مرغ دلم بـه جـانب گـودال، بـالبـال
غلامرضاسازگار
بقیه شعر در ادامه مطلب...
| عمر مـا بعـد تـو چون بسمل بیبال گذشت | نـه چهـل روز کـه هـر لحظه چهل سال گذشت | ||
| آمدم باتو بگویم به چه احوال گذشت | همه جابرمن،چون گوشۀ گودال گذشت | 
| کـاش آن دم که ز نعش تو جدا گردیم | 
| عـوض تو سر خود را سر نی میدیدم | 
غلامرضاسازگار
بقیه شعر در ادامه مطلب...
حضرت زینب(س)-اربعین
اگر چه با اسارت، کوچ از این دشت بلا کردم
نه تنها شهر کوفه شام را هم کربلا کردم
صفایم کربلا و مروه شام، اسم تو لبّیکم
شروع سعی از گودال تا طشت طلا کردم
غلامرضاسازگار
بقیه شعر در ادامه مطلب...
نوحه
سوی تو می آید زینب ای بی قرینه
من زائرت هستم باشد دستم به سینه
ای دلبر و دلدارم ای قافله سالارم
مظلوم حسین جانم
سیدمحسن حسینی

زمزمه - واحد
ای کربلا کو شمع شام تار زینب
ای کربلا کو دلبر و دلدار زینب
کو لاله های پرپرم ای وای ، ای وای
کو تـربت بـرادرم ای وای ، ای وای
چه شد عزیز مادرم ای وای ، ای وای
کو یاس پرپر گشته ام ای وای ، ای وای
من زینب سرگشته ام ای وای ، ای وای
من از سفر برگشته ام ای وای ، ای وای
جانم حسین ، جانم حسین
سیدمحسن حسینی

مثنوی اربعین - زبانحال حضرت زینب (س) 
همینجا بود قامت دال گشتم
پریشان راهی گودال گشتم 
همینجا بود حرمت را دریدند
همینجا جسمت پاکت را کشیدند
رضــا رســولــی
بقیه شعر در ادامه مطلب...
اربعین - زبانحال حضرت زینب(س)
زمینه
 
ای پیکر بدون سر زینب رسیده
ز داغ تو ای بی کفن قدم خمیده
زبس که غصه خورده ام رنگم پریده
ثارالله ای گل چیده
حسین غریب مادر
رضــارســولــی

مناجات با امام حسین (ع)
شور
هوای صحن و سرات زده آقا به سرم
بگو آخر من و کی می بری سمت حرم
می خوام بیام حرم عقدم و وا کنم
می خوام بیام حرم درد دلها کنم
پای برهنه آقا یه سال اربعین
می خوام بیام حرم دل رو شیدا کنم
می خوام بیام حرم ای شه ذوالکرم
می خوام بیام حرم ای همه باورم
مث کبوتری دور صحن و سرات
می خوام بیام حرم ای آقا بپرم
می خوام بیام حرم
رضــا رســولــی

اربعین حسینی
نفس حیدری
| فــاتح شامم و بازآمدم از شام، حسین | 
| کردهام فتح تو را بر همه اعلام،حسین | 
| ذوالفقـــار سخنـم معجـزۀ حیدر داشت | 
| فتـح شدبانفس حیدریام شام،حسین غلامرضاسازگار بقیه شعر در ادامه مطلب... | 
حضرت زینب (س)-اربعین
بال و پرم شکست ولی نهضت تو ماند
این قامتم خمید ولی عزّت تو ماند
گیسوی من سپید شد و روی من کبود
تا پرچم ولایت تو هیبت تو ماند
محمود ژولیده
بقیه شعر در ادامه مطلب...
حضرت زینب(س)-اربعین
سلام ای نازنین آلاله های سرخ زهرایی
که بشکفتید روی نیزه ها در اوج زیبایی
سلام ای یوسف بی پیرهن! ای بحر لب تشنه!
سلام ای آفتاب منخسف! ای ماه صحرایی!
غلامرضاسازگار
بقیه شعر در ادامه مطلب...
شعر اربعین - مرور خاطره ها
مدیون دم " عناصرالابرارم "
محزون غم " دعائم الاخیارم "
مرثیه سرای این شب غم بارم
یک روضه ی باز اربعینی دارم
بی پرده و منجلی بگو یا زینب
با فاطمه و علی بگو یا زینب
علیرضاخاکساری
بقیه شعر در ادامه مطلب...
حضزت زینب(س)-اربعین
بــــه کربلـای تو یـک کــاروان دل آوردم
امانتــی که تو دادی به منــــزل آوردم
هــزار بار بــه دریای غـــم فـــرو رفتم
که چند درّ یتیــــمـت به ساحــــل آوردم
سیدرضاموید
بقیه شعر در ادامه مطلب...
زمزمه - نوحه اربعین
((ثـواب این زیـارت را،کسی جز حق نمیـداند))
((تپشـهای دل زینـب،زیارت نـامه میخـواند))
حسیـنم وای حسیـنم وای(2)
زشـام وکوفـه برگشتـم،دوبـاره کربـلای تو
چهل منزل به هر کوچـه،شنیـدم من صدای تو
حسیـنم وای حسیـنم وای(2)
یوسف حق پرست (غریب)

نوحه زمزمه اربعین
ثَواب این زیارت را کسی جُز من نمی داند
تَپِش های دل زینب زیارت نامه می خواند
حسینم کو حسینم کو
حسینم کو حسینم کو
غلامرضاسازگار

اربعین حضرت زینب(س)
چهل روز می شود كه شدم جبرئیل تو
ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو
چهل روز می شود كه فقط زار می زنم
كوچه به كوچه نام تو را جار می زنم
علی اکبر لطیفیان
بقیه شعر در ادامه مطلب...
به ادامه مطلب بروید ....

گفتگو با حاج سید مهدی میرداماد(بخش پایانی)


حضرت رقیه(س)
با خنده ي خود صفاي دلها مي شد
آرامش خاندان طاها مي شد
حنانه ترين دختر اين كاشانه
در كودكي اش مادر بابا مي شد
جواد حیدری
بقیه شعر در ادامه مطلب...
زمزمه ی حضرت رقیه(سلام الله علیها)
بیا عمه زینب کفن کن مرا
کفن در همین پیرهن کن مرا
در این کنج ویران دهم جان به جانان
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
یوسف حق پرست(غریب)

غزل مرثیه حضرت رقیه (س)
با دست می گردم به دنبال سر تو
سوئی ندارد چشم ناز دختر تو
از بس که سیلی خورده ام از این و از آن
من گشته ام همتای زهرا مادر تو
رضـارسـولـی
بقیه شعر در ادامه مطلب...
زبانحال حضرت رقیه (س)
زمینه
به سوز و نوایم - رسیده بابایم - نشسته روی دامن من
سر زده بر دختر - بابا تنها با سر - نداره اون نه پیکر و تن
لبات زده خشکی خون - به دست ندارم خیزرون
بازم برام قرآن بخون - بابا
بیا بگو بر دخترت - کجاست باباجون پیکرت
چرا شکسته شد سرت - بابا
گل محزونم - مثل بارونم - برات می خونم
حسین بابایی
رضـــارســـولــی

زبانحال حضرت رقیه (س)
زمینه - شور
چشام پرآبه
اومده بابا نیمه شب کنج خرابه
حال من زاره
دو تا چشام بابا دیگه سویی نداره
عدو کشیده از گوش من گوشواره
شده گوش های دخترت زخمی و پاره
چشام پرآبه
اومده بابا نیمه شب کنج خرابه
رضــارســولــی

دودمه - حضرت رقیه (س)
دختر سلطانم و ویرانسرا شد جای من
وای من ای وای من
***
آمده کنج خرابه نیمه شب بابای من
وای من ای وای من
یوسف حق پرست(غریب)
نوحه -واحد حضرت رقیه(سلام الله علیها)
بسـوز ای دل بگـو با آه و نـاله به یاد یک گلستان یاس و لاله
اگر کرب و بلا می خواهی امشب بریز اشک روان بهر سه ساله
فدای شـور و آوایش
شـده پُر آبله پـایش
دلش شد تنگ بابایش
ولی امشب به پایان این سفر آید
دل شب کنج ویـرانه پـدر آید
آه واویلا واویلا واویلا(2)
يوسف حق پرست(غريب)
 
 
 
 
شعر آذري - حضرت رقيه
اولسون سلام دللره طوفان سالان قیزا
داغلار گورب خرابه ده آغلار قالان قیزا
اولسون سلام باشینه غمدن قوشون یغوب
زینب حمایتیله دمشقی آلان قیزا
كلامي زنجاني
 
 
حضرت رقيه (س) - مدح شهادت
زینب دیگر
مـن اختــر پنــج آفتـابم
در بحـر کمــال درّ نــابم
کودک نـه که مرد انقلابم
کرده است حسین، انتخابم
در شام، امید کربلایم
قرآن شهیـد کربلایم
غلامرضاسازگار
 
 
حضرت رقیه(س)-شهادت
طورنشین می شوم سحر که بیاید
جلوه ی ربانی پدر که بیاید
جار فقط می زنم میان خرابه
یار سفر کرده از سفر که بیاید
علي اكبر لطيفيان
 
 
بقیه شعر در ادامه مطلب...
مناجات محرمي با امام زمان - حضرت رقيه(س)
در کارِ عشق دوری و هجران به ما رسید
یوسف که رفت غصّه کنعان به ما رسید
ما سال ها پای وصالت گریستیم
یعقوب وار دیده ی گریان به ما رسید
 
 
حضرت رقیه(س)-شهادت
از خیمه ها که رفتی و دیدی مرا به خواب
داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای
گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد
می گفت عمّه ام به رخم بوسه داده ای
علي انساني
 
 
حضرت رقیه(س)-شهادت
ای چراغ شب شهادت من
ای تماشای تو عبادت من
جان من! باز بر لب آمده ای
آفتابا! چرا شب آمده ای
غلامرضاسازگار
 
 
 
 
 
 
حضرت رقيه (س)
زمزمه - نوحه
سر آمد دگر شام هجران
زدي سر به من اي پدر جان
زداغت كنم آه و افغان (پدرجان2)
ابتا – نظر كن تو روي كبود من را
زبس خورده ام سيلي من از اعدا
شدم مثل زهرا
ببین پدر جان تو اشک بصرم - ببین که بابا کبوده پیکرم
عزیز زهرا حسین یا ابتا
رضارسولي



واحد – حضرت رقیه(س)- سبک 6
خوش آمدی به کنج ویران ای پدر جان
کلبۀ تاریک مرا کردی چراغان
پدر – من از لب تو بوسه بگیرم
پدر – کن دعا که من دگر بمیرم
مجيد احدزاده



حضرت رقیه (س)
زمزمه - واحد
(۶ شب)
اي هلال خون گرفته ، نيمه شب زدي به ما سر
اومدي كنج خرابه ، ببيني غربت دختر
من بميرم براي تو – جونم بشه فداي تو – خوني شده لبهاي تو – ابتا
بابا بگو كو پيكرت – خاكستري شده سرت – مي ميره آخر دخترت - ابتا
ابتا من الذي ايتمني
رضــارســـولـي

امام حسین (ع)شام- مجلس یزید(لعنت الله علیه)
یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان من
یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من
یا نزن شرمی نما از روی زهرا مادرم
یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان من
غلامرضاسازگار
مناجات با امام حسین - وداع محرم
  
دارد تمام می شود آقا عزای تو
کم گریه کرده ایم محرم برای تو
دارد چه زود سفره تو جمع می شود
تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو
علی اکبر لطیفیان
بقیه در ادامه مطلب
کاروان اسرا در شام
نوحه-واحد
جان نیمه جانی از غم بر لب آمد
وقت امانت داری زینب آمد
واویلا واویلا
علی انسانی


ورود کاروان به شهر شام
هر جا سخن از زینب و دروازه شام است
ساکت به تماشا منشینید حرام است
دستی که به سر می زنی از این غم عظمی
یادآور فرق سر و سنگ لب بام است
غلامرضاسازگار
بقیه در ادامه مطلب
حضرت زینب(س)-کوفه و شام
حورا و طناب؟ وای بر من!
قرآن و شراب؟ وای بر من!
ناموس پیمبر و کنیزی
در شام خراب؟ وای بر من!
غلامرضاسازگار
بقیه در ادامه مطلب
شهادت امام سجاد(ع)
نوحه-واحد
به تاب و تَعبَم من، ز غم لَبالَبم من
اگر که زنده ماندم، رَهین زینبم من
منم یوسف زهرا که مانده ام به صحرا
واویلا واویلا
علی انسانی

شهادت امام سجاد(ع)
نوحه
شامیان من زاده ی خَیرُالوَرایم
من که بیمارم به هر دَردی دوایم
من اسیرم، من اسیرم، من اسیرم
علی انسانی

بقیه در ادامه مطلب
شهادت امام سجاد )ع(
زمزمه
من امام ساجدینم ای مدینه دل غمینم
ای مدینه آمد امشب لحظههای آخرینم
ای مدینه بودهام من یار عشق بودهام من قافله سـالار عشق
ای مدینه با دو دست بـستهام رفتهام من بر سر بـازار عشق
وای من ای وای من ای وای من
سیدمحسن حسینی
