اربعین حسینی نفس حیدری - سازگار
اربعین حسینی
نفس حیدری
نفس حیدری
فــاتح شامم و بازآمدم از شام، حسین |
کردهام فتح تو را بر همه اعلام،حسین |
ذوالفقـــار سخنـم معجـزۀ حیدر داشت |
فتـح شدبانفس حیدریام شام،حسین |
نـــالۀ کــــودک تـــو کــاخ ستم را لرزاند |
گرچه در گوشۀ ویرانه شد آرام،حسین |
بـــه طــــواف حــــرم محتـــرمت گردیده |
جـــامۀ مـــاتم مـــا حلّـۀ احرام، حسین |
در طـــواف سـر خــونین تو خواندیم نماز |
مُهـر مـا بود فقط سنگ لببام، حسین |
بــاورت بــود کــه در حــال اسیری ببرند |
دختــر فـــاطمه را در ملاءعـام، حسین |
لعنـــةالله علــــــی آل زیــــــادٍ و زیــــاد |
که ز خـون تو گرفتند همه کام، حسین |
هــــدیه بــــردند سـر پاک تو را بهر یزید |
تـــا بگیــــرند پی قتـل تو انعام، حسین |
بــــاورت بود کـه در شـــام بلا دخترکت |
برروی خاک گذارد سر بیشام،حسین |
آتشـی بــر جگـــر ســوختۀ «میثم» زن |
کـه بسوزد زغمت در همه ایام، حسین غلامرضاسازگار |
+ نوشته شده در ساعت توسط خادم المهدي(عج)
|