حضرت زینب(س)-کوفه و شام - سازگار
حضرت زینب(س)-کوفه و شام
حورا و طناب؟ وای بر من!
قرآن و شراب؟ وای بر من!
ناموس پیمبر و کنیزی
در شام خراب؟ وای بر من!
غلامرضاسازگار
بقیه در ادامه مطلب
       + نوشته شده در  ساعت  توسط خادم المهدي(عج)
        | 
       
   
حضرت زینب(س)-کوفه و شام
حورا و طناب؟ وای بر من!
قرآن و شراب؟ وای بر من!
ناموس پیمبر و کنیزی
در شام خراب؟ وای بر من!
غلامرضاسازگار
بقیه در ادامه مطلب
مصائب كوفه
| هلال یک شبـه! ای ماه آفتابجمال | چـه شـد کـه یک شبه گشتی به نوک نیزه هلال | ||
| غـــروب اول مَـــه رؤیـت هــلال کنند | کسی نکرده به هنگام ظهر،استهلال | ||
| نیاز نیست بخوانی بـه نوک نی قرآن | کـه بـا قیـام تـو قرآن گـرفته استقلال | ||
| جــزای آن همـه احسـان مصطفی این بود | که خون پاک توشددرمه حرام،حلال؟ | 
غلامرضاسازگار

| مصائب كوفه چـــرا بـــه کـــوفه نتـابد بـه نوک نیزه سرت | 
| کـــه آمــــدی بـــه مقـــر حکــــومت پــدرت | 
| چـــــه روی داده عـــزیــز دلـــم بگـــو با من | 
| کــه خـون چکد ز جبین اشک ریزد از بصرت | 
غلامرضاسازگار


آوَرد میانِ شهر زینب حیدرش را
آن خطبه های قاطع و شور آورش را
با هیبتِ زهرایی خود این عقیله
آوَرد در کوفه سپاه و لشگرش را
علي صالحي

دروازۀ کوفه
| ای به جسم چاک چاکت مانده جای نیزه ها | 
| وی ســر نـورانی ات شمس الضحای نیزه ها | 
| تــو بــه نــوک نیــزه هـا قرآن تلاوت می کنی | 
| مــن بــه خــون سـر کنم تفسیر پای نیزه هـا | 
غلامرضاسازگار

 شوکت و دولت و منصب به کسان ارزانی
	  شوکت و دولت و منصب به کسان ارزانی