زبانحال حضرت رقیه (س)

زمینه - شور

 

چشام پرآبه

اومده بابا نیمه شب کنج خرابه

 

حال من زاره 

دو تا چشام بابا دیگه سویی نداره

عدو کشیده از گوش من گوشواره

شده گوش های دخترت زخمی و پاره

 

چشام پرآبه

اومده بابا نیمه شب کنج خرابه

 

دیگه بردیم

سرتو رو بر روی نیزه ها بدیدم

مثال زهرا مادرت بابا خمیدم

چه طعنه و زخم زبونها که شنیدم

 

چشام پرآبه

اومده بابا نیمه شب کنج خرابه

 

قامتم داله

من درد و دل با تو کنم با اشک و ناله

بابا شدم در کودکی پیر سه ساله

زبس کتک خوردم شدم دلخون چو لاله

 

چشام پرآبه

اومده بابا نیمه شب کنج خرابه

 

رضـــارســـولــی