یا امام سجاد علیه السلام

ای دعا با نفست کرده به گردون پرواز
سجده آورده به سجاده‌ات از شوق نماز
عرشیان راست به خاک حرمت روی نیاز
سخنانت همگی وحی و کلامت اعجاز
آفتاب دلی و ماه هزار انجمنی
حجت چارمی و آینۀ پنج تنی
تو حسین دگر فاطمۀ زهرایی
تو فروغ بصر فاطمۀ زهرایی
بلکه قرص قمر فاطمۀ زهرایی
تو تمام ثمر فاطمۀ زهرایی
پدر هشت امامی و عزیز سه ولی
رخ نبی حسن علی نام گرامیت علی
نطق تو قبضۀ شمشیر و وجودت سپر است
دم تو از دم شمشیر تو برنده تر است
خط تو سیر وصال احد داد گر است
بلکه هر گام تو یک کرب‌وبلای دگر است
به دل سنگ عدو تیغ شدی تیر شدی
فاتح کرب‌وبلا در غل و زنجیر شدی
گرچه بردند تو را بر در دروازۀ شام
گر چه دادند تو را با همه پاکی دشنام
گرچه بر فرق سرت سنگ زدند از لب بام
تو امامی تو امامی تو امامی تو امام
نه عجب چهره به خاک تو فلک بگذارد
ناقه‌ات پا به روی بال ملک بگذارد
دشمنان زخم به قلب تو هم آهنگ زدند
گرگ‌ها بر جگر سوخته‌ات سنگ زدند
دسته‌ای چنگ زدند و به تنت سنگ زدند
بر گل روی تو از خون جبین رنگ زدند
شامیان شمع صفت سوخته آبت کردند
خارجی‌زاده به هر کوچه خطابت کردند
حجت‌الله کجا طعنۀ پیوسته کجا
روح توحید کجا جسم به غل بسته کجا
رنج راه و دل زار و بدن خسته کجا
بارش سنگ کجا و سر بشکسته کجا
هجده سایه به سر از سر پاک شهدا
بر لبت ذکر خدا بود خدا بود خدا

غلامرضاسازگار