حضرت خدیجه(س)-وفات


چشمم به غیر خون دلی مبتلا نداشت

این خانه بعد رفتن تو آشنا نداشت

زهرا یتیم شد غم بی مادری رسید

بی تو دل شکسته ی من هم نوا نداشت

خاک عزا به روی سرم ریختم ولی

خون گریه های دخترکت هم صدا نداشت

رفتی و در مزار تو دیدم که پیکرت

بر پای تا سرش کفنی جز عبا نداشت

بابا گرفته روضه و من گریه می کنم

در خانه ای که بعد نگاهت صفا نداشت

می گوید از من و تو و از پارۀ تنم

از تشنه ای که روی لبش جز دعا نداشت

شد رسم بعد تو که عبا را کفن کنند

اما برای قامت او کربلا نداشت

از بس که تیغ و نیزه تنش را گشوده است

گودال قتلگاه به جز بوریا نداشت


حسن لطفي