زمزمه۱
 شمع شام تارم - تو بیا کنارم - جز تو کس ندارم
شد لحظه های آخر من
ای شکیب زهرا - ای غریب زهرا - ای طبیب زهرا
بیا کنار بستر من
من حاجتم را از خدا می گیرم امشب
علی علی می گویم و می میرم امشب
جانم علی جانم علی جانم علی جان
ای امام تنها - ماه عالم آرا - همه هست زهرا
ببین نماز آخرم را
گنهم چه بوداست - یاس تو کبوداست - آخرین سجود است
ببین دو چشمان ترم را
ای شام قدرم خرمن مویت علی جان
در کوچه ها بودم دعا گویت علی جان
جانم علی جانم علی جانم علی جان
 من وظلم و کینه - یار بی قرینه - نفسم به سینه
افتاده امشب به به شماره
یار بی طرفدار - با دوچشم خونبار - باشد آخرین بار
که می کنم ترا نظاره
دیگر نمی خواهم عصا ای یار بی یار
دیگر نمی گیرم دودستم را به دیوار
جانم علی جانم علی جانم علی جان
 
 
***************
 
زمزمه ۲
 

گل ارغـــــوانم – یــــار قد کمانم

 بی تو بی نشانم-مرو مرو فاطمه جانم

ای تمــام هستم – من ز پــــــا نشستم

می روی ز دستم-ای جان من من نیمه جانم

ای کشتی شکــسـته ام پهلو گرفتی

کشتی مرا از بس که از من رو گرفتی

زهرای من زهرای من خدانگهدار

ای گل پیمبر – با دو دیـــــده تر

در کنار بستر-سر بر سر زانو بگیرم

ای بنفـشه رویم – مـن بـه گـفـتـگـویم

باشد آرزویـــم - از بعد تو من هم بمیرم

برمن اگر نظاره هم نمی کنی تو

دیگر چرا اشاره هم نمی کنی تو

زهرای من زهرای من خدانگهدار

شمع شام تارم  - بی تو کس نـــدارم

بی تو بیقــرارم - بی تو سلام بی جوابم

می روی شبانه – از چه بی نشــــــانه

می روی زخانه - تو می کنی خانه خرابم

ای یار بیمار علی خدانگهدار

تنها طرفدار علی خدانگهدار

زهرای من زهرای من خدانگهدار 


 

 
زمزمه
ای پرستوی من مرو از لانه ام
بانوی خانه ام مرو از خانه ام
ای طرفدارم بی طرفدارم - چشم خود وا کن یار بیمارم
 فاطمه جانم فاطمه جانم
می کنم التماس ای جوان علی
قدکمان علی ای کمان علی
دیده بگشا و کن تماشایم - یار تنهایم بی تو تنهایم
فاطمه جانم فاطمه جانم
عمر من می شود بی تو عمرم تمام
با اشاره مکن به علی تو سلام
خداحافظ ای لاله پرپر - خداحافظ ای سوره کوثر
فاطمه جانم فاطمه جانم
ای جوان علی شده ای از چه پیر
جان زینب دگر تو زمن رو نگیر
من که در ذکر ام یجیبم - ای طبیب من بی تو غریبم
فاطمه جانم فاطمه جانم
 
 

زمزمه
بیمارم و من جز تو پرستار ندارم
جز ناله پیوسته دگر کار ندارم
ای باغ وبهارم - شد فصل خزانم
من می روم امشب - با قد کمانم
مظلوم علی جان - مظلوم علی جان
از حادثه کوچه به کس لب نگوشدم
بین درو دیوار دعاگوی تو بودم
ای من به فدای - چشمان تر تو
تاهستم علی جان - هستم سپر تو
مظلوم علی جان - مظلوم علی جان
سوزانده مرا اشک غریبانه ات ای یار
تو شمعی و من سوخته پروانه ات ای یار
گرچه همه سوزم - گرچه همه دردم
تا لحظه آخر - دور تو بگردم
مظلوم علی جان - مظلوم علی جان
بیمار تو را سجده آخر بود امشب
با دست خودم شانه زدم بر سر زینب
پرگشته مشامم - از بوی حسینم
من بوسه بگیرم - از روی  حسینم
مظلوم علی جان - مظلوم علی جان
 


 زمزمه
 
 ای قد کمان من - جوان من - مکن از غم داغ تو پیرم
ای یار بیمارم - طرفدارم - به خدا زفراقت می میرم
یاس خوشبوی من - تو هستی پرستوی من
مرو نیمه شب از لانه
ای سپاه حیدر - تو هستی پناه حیدر
تو مرو شبانه از خانه
چشم خود را بسته ای تو - مگر از من خسته ای تو
ای شمع شام تارم - من سر به زانو دارم
مشگل گشایم زهرا - خورده گره بر کارم
زهرا مرو زهرا
زهرا زهرا زهرا - گل طاها - زچه رنگ تو چون ارغوان است
ای لاله چیده - قد خمیده - به خدا که علی بی نشان است
کوثر قرآنم - تویی مادر طفلانم
تو دگر دلم را مسوزان
یار هجده ساله - دلم خون شده چون لاله
تو زچشم من رو مگردان
کرده ای افسرده حالم - بسکه گفتی کن حلالم
برمن نظاره کردی - از من کناره کردی
کشتی مرا تو از بس - بر من اشاره کردی
زهرا مرو زهرا

 
 

زمزمه
سوسو می زنی امشب ای شمع شب تارم - ای شمع شب تارم
تاکی بر سر زانو باید سر بگذارم - باید سر بگذارم
من ماندم و تنهایی - بادیده دریایی - فاطمه جوانم
چون شمع و آبم کردی - خانه خرابم کردی - جوان قد کمانم
 
از چه بار سفر بستی ای سپر من - ای سپر من
باشد محو تماشا بر توچشم تر من - بر تو چشم تر من
ای کوثر قرآنم - ای مادر طفلانم - خزان مشو ای یاسم
ای یار بیمار من - تنها طرفدار من - بشنو تو التماسم
 
از پاتا سر تو آید بوی جدایی - آید بوی جدایی
من محتاج تو هستم تو محتاج عصایی - تو محتاج عصایی
دیدم به چشم خونبار - دستت بود بر دیوار - ای یار هجده ساله
منم ترا پرستار - مگو خدانگهدار - خزان مشو ای لاله
 
 

 
زمزمه 1

چشم خود واكن اي يار بيمار من
مانده تنها علي اي طرفدار من
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
 
يار بيمار من اي به دردم طبيب
ذكر طفلان تو شده ام يجيب
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
 
چشم خود بسته اي اي جوان علي
به كجا مي روي اي كمان علي
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
 
خدانگهدار اي لاله چيده ام
خدانگهدار اي يار شهيده ام
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
 
ببين نشسته ام كنار بسترت
من فداي تو و نماز آخرت
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
************
 
زمزمه 2به كجا ميروي شمع خاموش من
مانده تابوت تو بر سر دوش من
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
چشم خود واكن اي يار بيمار من
دل من خون مكن اي طرفدار من
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
مرو از خانه ام اي شبم را سحر
يا بمان پيش من يامرا هم ببر
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
رو سوي خانه كن بهتر از جان من
تو بيا شانه كن موي طفلان من
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
بي تو يا فاطمه من غريبم غريب
ذكر طفلان من شده ام يجيب
فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه
 
************
 
زمزمه ۳
 

یار بیمـــــارم چرا دردت مداوا نمی شه

نور چشم من چرا چشمات دیگه وا نمیشه

فاطمه  یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 

می زنی آتش به جانم ای جوان قد کمان

التماست می کنم فاطمه جان پیشم بمان

فاطمه  یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 

در کنار بسترت من سر به دیوارم مرو

بی طرفدارم مکن تنها طرفدارم مرو

فاطمه  یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 

کی رود از یاد من از دیده اشک افشاندنت

کی رود از یــــاد من میان کوچه ماندنت

فاطمه  یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 

   لالۀ آتش زده من خون جگر چون لاله ام

می روی از خانه ام ای یار هجده ساله ام

فاطمه  یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 

 
زمزمه1
زبانحال امام حسن(ع)
ديدم كه شد نقش زمين - ياس اميرالمونين
يك كوه غم دارم به سينه - از كوچه تنگ مدينه
واويلتا آه و واويلا
 
تاكردم احساس خطر - بر مادرم شدم سپر
در كوچه ها كردم دعايش - خو را فكندم من به پايش
واويلتا آه و واويلا
من روي نيلي ديده ام - من جاي سيلي ديده ام
آورده ام در آن زمانه - صاحب خانه سوي خانه
واويلتا آه و واويلا
با ديده از خون ترم - شدم عصاي مادرم
او بهتر از جان حسن بود - دستش ميان دست من بود
واويلتا آه و واويلا
ماندم كه من گويم چها - مردم ميان كوچه ها
من بودم و آن روي حاكي - من بودم و چادر خاكي
واويلتا آه و واويلا

**********************

زمزمه 2
من خسته تر از خسته ام - بار سفر را بسته ام
علي بيا رو سوي من كن - بيا مرا غسل و كفن كن
مظلوم علي مظلوم علي جان
 
شد لحظه هاي آخرين - علي بيا سيرم ببين
شمعم كه در سوز و گدازم - اين باشد آخرين نمازم
مظلوم علي مظلوم علي جان
 
با تو چها گويم چها - ماندم ميان كوچه ها
اي قبله ام رويت علي جان - بودم دعا گويت علي جان
مظلوم علي مظلوم علي جان
 
اي دلبر خانه نشين - اي روي تو خلد برين
اگر چه من تمام دردم - بيا بيا دورت بگردم
مظلوم علي مظلوم علي جان
 
بهارم عمرم شده خزان - من ميروم دامن كشان
پرستوي شكسته بالم - رفتم علي جان كن حلالم
مظلوم علي مظلوم علي جان


دريافت سبك

زمزمه
زبانحال حضرت زينب(س)
 
شمع شام تار زينب - مادر بيمار زينب
مي كشد من را سكوتت - مادر من مادر من
از چه مادر دلغميني - در نماز آخريني
ديدني باشد قنوتت - مادر من مادر من
اشك غربت مي چكد از چشم باباي غريبم
در كنار بسترت در ناله ام يجييبم
مادر قامت كمانم - مي زني آتش بجانم
مادر زينب به روي زينب خود ديده بگشا
دارد امشب مادرم حال پرستارت تماشا

***
مادر قامت خميده - از چه رنگ تو پريده
هست و بود زينبي تو - مادر من مادر من
من پرستار تو هستم - در كنار تو نشستم
از چه رو جان بر لبي تو - مادر من مادر من
مادر بيمار من ناز تو با جان ميخرم من
تا نفس دارم ميان خانه راهت ميبرم من
اي همه هستم فدايت - دستم من باشد عصايت
اين چنين ره رفتني در خانه ما كس نديده
دست تو در دست من اما شود پايت كشيده

***
بسته اي چشمان تر را - بسته اي بار سفر را
تا سحر از غم نخفتي - مادر من مادر من
مي روي از آشيانه - از حديث تازيانه
رفتي و باكس نگفتي - مادر من مادر من
مي دهي بوي خزان اي لاله از غم فسرده
از چه مادر مي زني امشب نفس اما شمرده
من كجا و خانه داري - من كجا و سوگواري
مادرم بار دگر بوسه بزن بر روي زينب
با همان دست شكسته شانه كن گيسوي زينب


دريافت سبك

زمزمه 

در پیش تو ای بیمارم – شب تا به سحر بیدارم

من با که بگویم زهـرا – افتـــاده گره در کارم

زآه خود دلم مسوزان – کمتر تو از من رو بگردان

مرو مرو فاطمه جانم

 

ای شمع شبستان من – ای کوثر قـــــرآن من

از چه ز نفس افتــادی – ای مــــادر طفلان من

کردی مرا افسرده حالم – از بسکه گفتی کن حلالم

ای یاور قامت کمانم

مرو مرو فاطمه جانم

 

از جان جهانی سیرم – زانو به بغل می گیرم

ای یاور سیلی خورده – آخر ز غمت می میرم

دیگر ندارم من طرفدار – زهرای من خدانگهدار

تو می روی از آشیانم

مرو مرو فاطمه جانم

 

افسردی و من افسردی – پژمردی و من پژمردم

تو پشت در افتـادی من –آنجــا زخجالت مُردم

سوزانده ای جگر علی را – همراه خود ببر علی را

بی تو غریب و بی نشانم

مرو مرو فاطمه جانم

 

تو دیـــدۀ بسته داری – تو پیــکـر خسته داری

هنگـــام قنوتت دیدم – تو دست شکسته داری

توئی همه بود و نبودم – توئی گل یاس کبودم

ببین دو چشم خونفشانم

مرو مرو فاطمه جانم

  

دريافت سبك  


زمزمه


وای ، علی دگر سپر ندارد    قرآن من كوثر ندارد

حسین من مـادر ندارد   مرو

وای ، سر بر سر زانو بگیرم     دعا كن ای جوان پیرم

كنــار بستـرت بمیرم    مرو

كسی نشان نگیرد از من بی نشانه

مرو ز خانه من ای خورده تازیانه

ای شمع خانه من افتاده‌ای ز سوسو

برخیز و كن تماشا باشد سرم به زانو

فاطمه جوانم    جوان قد كمانم

******

وای ، نماز خود نشسته خواندی    چرا به پیش من نماندی

دیدی به چه روزم نشاندی    مرو

وای ، دیگر ندارم من طرفدار     ای مانده بین در و دیوار

زهـرای من خدا نگهدار    مرو

غیر از خدا ز حالم كسی خبر ندارد

امن یـجـیـب زینب چرا اثر ندارد

امشب تو ای پرستو مرو ز آشیـانم

ماه گرفته مـن مـرو ز آسمـــانم

فاطمه جوانم    جوان قد كمانم

******

وای ، خزان مشو ای لاله من    ماه نهان در هاله من

ای یـار هـجده ساله من   مرو

وای ، اشك غمم ریزد بدامن    حرفی بزن دلم تو مشكن

قبله ی رو به قبله من     مرو

ای مانده بین كوچه از من مگر چه دیدی

بیمـار نیمه جانم از من تو دل بریدی

ترسم كه تو بسوزی بـار دگر ز آهم

ای یك تنه سپاهم ببین كه بی سپاهم

فاطمه جوانم    جوان قد كمانم


دریافت سبک


شاعر : استاد حاج سید محسن حسینی