شعرولادت امام علي(ع) {درساعتي شگفت} - رضاجعفري
امیرالمؤمنین(ع)-ولادت در ساعتی شگفت، مکعّب شکست و بعد مردی به جای قبله ی مردم نشست و بعد رکعـت شـد و نمـاز شد و حمـد و سوره شد آمـد طلسم مسجـدیـان را شکــست و بعد با یک نــفر شبیه خـودش گشـت روبرو خود را گرفت ثانیه ای روی دست و بعد آیات نوبری ز درخت انار چیـد و خواند از تشهّدش: از بود و هست و بعد مِثلِ مَثل شد و به زبانِ همه شکفت از راه حلق در ته دل ریشه بست و بعد چون روحِ در نسوجِ گیاهان حلول کرد یک خوشه خورد از خودش و کرد مست و بعد مقداری از ترشّح او را زمین چشید قیمت گرفت خاک اراضیِ پست و بعد ما را ببخش ما که گناهی نداشتیم او خواست اهل بادیه را بت پرست و بعد هر سال گفت تا که بگویند شاعران: در ساعتی شگفت مکعب شکست و بعد...
حجت الاسلام رضاجعفري
+ نوشته شده در ساعت توسط خادم المهدي(عج)
|
شوکت و دولت و منصب به کسان ارزانی