شب عاشورا - سازگار
شب عاشورا
ای شهیدانِ حق امشب شب میلاد شماست
که شما یاد خدایید و خدا یاد شماست
باغ ایثار بنی فاطمه آباد شماست
گل لبخند خدا زخم خدا داد شماست
همه احرام ببندید برای فردا
همه بر مرگ بخندید برای فردا
حبذا عابس و ضرغامه و یحیا و بُریر
ای حبیب ای تو سراپات همه نور زهیر
ای همه کرده به معراج الی اللهی سیر
همه پیوسته به یار و همه بگسسته ز غیر
طور سینای تجلا دل آگاه شماست
نَفَسِ ختم رسل بدرقۀ راه شماست
قطرههایی که همه وصل به یک دریایید
جان گرفته به کف و وقف بنی الزهرایید
از ازل منتخب مکتب عاشورایید
ما از امشب ز شماییم و شما از مایید
نه فقط یار امام شهدایید همه
از همین لحظه در آغوش خدایید همه
ای به صحرای شهادت شده همسنگر من
پیش روی همگان پشت سر مادر من
همه سرمست شهادت شده از ساغر من
بشنوید از گل لبخند علیاصغر من
ظهر فردا همه باید هدف تیر شوید
همه سیراب ز آب دم شمشیر شوید
علیاکبر تو دگر خون خدایی پسرم
قلب من چشم و چراغ شهدایی پسرم
به خدا وصلی و از خویش جدایی پسرم
ظهر فردا به ره دوست فدایی پسرم
زخمهای بدنت بر تو مبارک باشد
ارباً اربا شدنت بر تو مبارک باشد
قاسم ای مرگ به کامت ز عسل شیرینتر
تو به جای پسر و من به توام جای پدر
عضو عضو بدنت عاشق تیر و خنجر
زرهت پیرهن و سینۀ پاک تو سپر
دامن مقتل خون حجلهگه شادی توست
باخبر باش که امشب شب دامادی توست
ای علمدار من ای حیدر حیدر عباس
ای همه لشکر من در دل لشکر عباس
پاسدار حرم آل پیمبر عباس
دست تو، دست علی ساقی کوثر عباس
غرقه خون دامن صحرات مبارک باشد
پسرم گفتن زهرات مبارک باشد
ظهر فردا همه هست تو فدا میگردد
دستهایت چو گل از شاخه جدا میگردد
سر تو چشم تو تقدیم خدا میگردد
خون تو خون امام شهدا میگردد
تو ادب را پدری و تو علی را پسری
نه فقط باب حسینی که حسین دگری
زینب فاطمه ای آینۀ مادر من
اولین زائر صدپاره تن بیسر من
قتلگه غار حرا و تو پیامآور من
تو چهل منزل همرزمی و همسنگر من
کربلا منتظر همت مردانۀ توست
پرچم فتح الهی به روی شانۀ توست
انقلاب تو پس از قتل من آغاز شود
گام گام تو هزاران پر پرواز شود
تو همانی که حسین از تو سرافراز شود
باید از خطبۀ تو مشت عدو باز شود
تیغ تیز سخنت باد مبارک زینب
کعب نی بر بدنت باد مبارک زینب
ظهر فردا تو به گودال مرا مهمانی
بر نبی روضۀ جانسوز مرا میخوانی
همچنان کوه مقاوم روی پا میمانی
چشم قرآن به تو باز است خودت میدانی
من سر نیزه تو همگام چهل منزل من
میشود همسفرت هم سر من هم دل من
گوش کن دختر زهرا سخنم را، بایَسْت
تو دهی یک تنه بر این سپه کفر شکست
عهد من با تو همین بوده همان صبح الست
که بگیری تن مجروح مرا بر سر دست
در همان مقتل خون شاد کنی روح مرا
به خدا هدیه کنی پیکر مجروح مرا
غلامرضاسازگار
+ نوشته شده در ساعت توسط خادم المهدي(عج)
|