حضرت علي اكبر (ع)
معراج نماز


ای مرتضی علی به نگاه پدر علی

آیینۀ تمامی پیغامبر علی

نفس نفیس ختم رسل را چراغ جان

نخل امید خون خدارا ثمر علی

باید که افتخار به پیغمبران کند

وقتی حسین مثل تو دارد پسر علی

فرزند ارشد پدر عالم وجود

بحر کرامت علوی را گهر علی

خواهد جمال خویش تماشا کند اگر

باید نگه کند به تو خیرالبشر علی

زیبد علی کند به رسول خدا سلام

وقتی کند به ماه جمالت نظر علی

هر چه پدر نگاه کند بر جمال تو

مشتاق دیدن تو شود بیشتر علی

معراج می‌کند چو رسول خدا نماز

وقتی بایستی به نماز سحر علی

در روی توست سورۀ والشمس جلوه‌گر

در فرق توست معجز شق‌القمر علی

دشمن ز زنده بودن خود می‌کند فرار

وقتی تو ذوالفقار کشی از کمر علی

باشد همیشه بر جگر تشنۀ حسین

داغ تو ای رسول خدا را جگر علی

خیزد ز جا به حرمت ختم رسل حسین

چون می‌کنی ز پیش نگاهش گذر علی

دشمن چو دید روی تو در صحنۀ نبرد

گفتا ظهور کرده رسول دگر علی

ترسم که قطعه‌قطعه کنندت، خدا کند

دشمن ز نام تو نشود باخبر علی

وقتی که ریخت خون تو بر چهرۀ حسین

افتاد جان خون خدا در خطر علی

وقتی پدر زبان تو را در دهان مکید

رود فرات گشت به چشمش شرر علی

زخم تو آیه، جای سنان نقطه‌های آن

تو زیر پا کتاب خدایی مگر علی

پیش از رسول ریخت پدر آب خوشگوار

روی دهان خشک تو از چشم تر علی

جسمت کنار جسم پدر دفن شد ولی

بر نوک نیزه شد سرتان همسفر علی

دشمن هزار بار زدت زخم روی زخم

می‌خواست کز تن تو نماند اثر علی

هر ضربه‌ای که بر تو ز شمشیرها رسید

می‌خورد مستقیم به قلب پدر علی

تا هست در گلو نفس و روح در تنش

«میثم» هماره بر تو بود نوحه‌گر علی

غلامرضاسازگار